خوزه مانوئل کابالرو: 
امکانات ایران از اروپا هم بهتر است.

برنامه های بلند مدت سوارکاری که فدراسیون آنها را تدوین کرده است، مرحله به مرحله اجرایی می شوند و نظم حاکم بر اجرای آنها نشان 
می دهد که اين فدراسيون در آینده ای نزدیک در عرصه های آسیایی و جهانی ، مدال اور خواهد شد. 
در تازه ترین برنامه فدراسیون سوارکاری
 «خوزه مانوئل کابالرو» اسپانیایی برای ایجاد انقلاب و تحول در رشته مادر و زيربنايي  درساژ به ایران آمده تا برنامه های مدنظر را اجرایی کند. ریشه های عمیق وی در مبحث سوارکاری و تسلط و اشراف كامل او در اين ورزش، نشان از دقت عمل مردان فدراسیون در انتخاب وی دارد. 
گپ و گفت روابط عمومى فدراسيون سواركارى با اين مربى اروپايي را می خوانید: 

س: اینطور به نظر می رسد كه سوارکاری در خانواده شما ارثی است.

ج: دقیقا، پدربزرگ من مرکز پرورش اسب داشت و من از کودکی در این مرکز بزرگ شدم و سوارکاری را آموختم. 
یعنی در واقع با اسب ها زندگی کردم. آنقدر به اسب علاقه داشتم که دانشگاه را رها کردم و ترجیح دادم که با سفر به کشورهای مختلف اطلاعات بیشتری در مورد اسب ها و سوارکاری فرا بگیرم و تحصیلات آکادمیک را در این رشته ادامه دهم. 
مثلا به پرتغال سفر کردم و خیلی چیزها در مورد اسب های گوناگون و شیوه های سوارکاری آموختم. اطلات بسیار زیادی در مورد اسبهای اسپانیا یاد گرفتم. 20 سال است که راه پدربزرگم را ادامه دادم و مرکز پرورش اسب دارم و مدرسه سوارکاری خودم را راه انداختم. 

س: از اسپانیا به ایران آمده اید. وضعیت سوارکاری ایران را چطور دیدید؟

ج: مدتى كه در ایران بودم متوجه شدم مردم ایران دید خوبی نسبت به اسب دارند. مردم خواهان تغییرات این رشته هستند و به خوبی این تغییرات را دنبال می کنند. مردم با ریتم، نشست، تماس و ... به خوبی آشنا هستند. خوشحالم که مردمی را دیدم که دوست دارند بیش از گذشته یاد بگیرند و سوارکاری خودشان را ارتقا بخشند. 

س: با توجه به علاقه ای که دیدید مسیر برای رسیدن به نتیجه گیری کمتر می شود؟

ج: واقعیت این است که همه چیز باید از پایه درست شود. باید پایه های سوارکاری را قوی کرد تا نسل جدیدی که روی کار می آید، با دانش روز تربیت شده باشد، برای اینکه نتیجه بهتری بگیریم باید سوارکاران خوبی را که سن كمى دارند، به خوبی تربیت کنیم. 

س: ايا امکانات ایران هم به اندازه علاقه مردم 
کافی هست؟

ج: شاید باور نکنید ولی من امکاناتی دیدم که تحت تاثیر قرار گرفتم. 
انتظار نداشتم با چنین امکاناتی روبرو شوم. 
من باشگاه ها و اصطبل هایی در اصفهان و مشهد و تهران مشاهده کردم که شايد با اروپا نیز قابل مقایسه نباشند و در سطح بهترى قرار دارند.

س: با توجه به اینکه تمام شرایط مهیاست چه راهی برای پیشرفت در نظر دارید؟

ج: اگر می خواهیم صنعت اسب و سواركارى در ایران پیشرفت کند باید از اسبهای ایرانی استفاده کرد. من اسبهای وارداتی بسیار عالی دیدم که در ایران وجود داشت ولی باید تکیه مان به اسبهای خودمان باشد. 
اسبهای ایرانی هم بسیار خوب هستند. 
باید وابستگی به اسب های وارداتی را کم کرد. 
به نظر من یک سوارکار باید یک اسب را در نظر بگیرد و با آن تمرین کند و مرحله به مرحله بالا بیاید. باید تبارنامه همه اسبها را تهیه کرد و با اسب ایرانی پایه سوارکاری را ساخت. 
من معتقدم که ترکیب اسب و سوارکار را باید با هم در نظر داشته باشیم. نمی شود اسب آماده و مهیا باشد ولی سوارکار با علم روز فاصله داشته باشد، حتی اگر سوارکاری نیز بهترین تعلیم را دیده باشد ولی اسب خوب نداشته باشد باز هم ترکیب ایده آلی بدست نمی آید. 

س: برنامه های شما دراین باره چیست؟

ج: من کارم را با سوارکاران نوجوان و نونهال آغاز می کنم. چون خیلی سریع یاد می گیرند و پیشرفت می کنند. بدون تردید سوارکاری که سن بالایی دارد ومدتهاست سواری می کند سخت تر فرا می گیرد. ولی بچه ها سرعت فراگیری بیشتری دارند.