دکتر هما خاتمی: پونی سواری رشد خوبی داشته است


هما 4

 

هما 8
هما 6
هما 5
 
هما 4
هما 3
هما1


توجه به پایه های هر ورزشی می تواند آینده آن را تضمین کند. ورزش حرفه ای و مدرن دنیا، سالها سرمایه گذاری روی نونهالان و نوجوانان را آغاز کرده و ماحصل آن داشتن ورزشی علمی، اصولی و ماندگار است. سوارکاری نیز پس از سالها مهجور بودن و فاصله داشتن از استانداردهای جهانی، فصل نوینی را در دوران حیات خود آغاز کرده است. عضویت در فدراسیون های جهانی سوارکاری و اسبدوانی، تجهیز و توسعه سخت افزارهای موجود و بهینه سازی امکانات سوارکاری در کشور، توجه به گروه سنی پایه و برداشتن بخشی از موانع بین المللی سوارکاری کشور، این رشته را در مسیر صحیح خود قرار داده است تا افق پیش رو روشن و امیدوار کننده باشد. دکتر «هما خاتمی» مالک باشگاه الوند بیش از یک دهه است که با پرورش، نگهداری و آموزش سواری با اسبچه خزر گام های موثری را در این راه برداشته است. وی به همراه همسرش دکتر «جهانگیر ارفع» پونی سواری را به شکل علمی و اصولی از ابتدا پی¬ریزی کرد و اکنون ثمرات آن را به سوارکاری کشور تزریق می کند. گپ و گفت با وی را می خوانید:
س: چه عاملی شما را به سمت سوارکاری سوق داد؟
ج: علاقه، علاقه کاملا شخصی بود. چون نه پدرم نه مادرم سوارکار نبودند. ولی من اسبها را خیلی دوست داشتم. و چون سوارکاری هم ارتباط مستقیم با اسب دارد علاقه ام بیشتر شد. تعداد زیادی اسب داشتم که بعد از مدتی جنبه تعلیماتی آنها پیش آمد. تصمیم گرفتم که کار آموزش سوارکاری را علمی دنبال کنم. پس از مدتی آموزش (Train) اسبچه های خزر را شروع کردم. دوست داشتم بچه هایی که به سمت پونی سواری می آیند علمی این رشته را فرا بگیرند. همانطور که در مدرسه بچه ها علوم مختلف را آموزش می بینند سوارکاری را هم باید علمی آموزش ببینند. اما کار بسیار سختی است.
س: با چه سختی هایی مواجه بودید؟
ج: اولین مساله ای که با آن مواجهیم مشکلات مالی است. موضوع بعدی این است که بچه ها از نظر تصمیم گیری مستقل نیستند و پدرها و مادرها هستند که بایستی آنها را به این سمت سوق بدهند و امکانش را برای فرزندشان مهیا کنند.
س: شاید این تصور را دارند که سوارکاری ورزش گرانی است؟
ج: نه به نظرم این تئوری صیح نیست. چون الان ورزش هایی داریم که آموزش آنها خیلی گرانتر از سوارکاری است. بله مالکیت اسب و هزینه های نگهداری آن گران است ولی لزومی ندارد که همه اسب شخصی داشته باشند. این سختی ها و هزینه ها را باشگاه ها تقبل می کنند. هزینه هایی که در مورد آن نگرانی هایی وجود دارد متوجه باشگاه است. شما در نظر بگیرید در تمام طول سال بایستی یک اسبچه را نگهداری کرد، هزینه های غذا، دکتر، آموزش و … به عهده باشگاه است و فصل تابستان است که بچه ها فراغتی برای سوارکاری دارند. باید برای باشگاه یک توجیه اقتصادی داشته باشد. چون در واقع خرید و فروشی وجود ندارد. هیچ منفعتی در کار نیست. مالک باید هم از نظر مسوولیت و هم از نظر مالی هزینه های لازم را فراهم و تقبل کند.
س: بسترهای لازم برای رشد این رشته در ایران مهیاست؟
ج: ببینید باید فدراسیون بیش از گذشته درباره پونی سواری سرمایه گذاری اش را توسعه دهد. قبلا هم بچه ها سوارکاری انجام می دادند ولی با حوادث بسیار زیادی که برایشان اتفاق می افتاد. چون اسب بزرگ خطرات بیشتری را برای بچه فراهم می کند. ولی اسب های پونی خطراتشان هم کمتر است. البته که نباید خطری سوارکار را تهدید کند ولی ذات ورزش هم بدون خطر و مصدومیت نیست. الان 11، 12 سال است که ما با پونی یعنی اسبچه های خزر بچه ها را تعلیم می دهیم. در سالهای گذشته بچه های خارجی که مقیم ایران بودند می آمدند ولی بچه های ایرانی نمی آمدند. علاقه ای نشان نمی دهند. الان هم وضع همین است. بچه های زیادی را تعلیم دادیم که دیگر الان بزرگ شده اند و برخی ها ایران نیستند. حتی خارجی هایی که می آمدند نیز مالک نبودند. هنوز هم نمی دانم که چرا والدین بچه ها را به این سمت سوق نمی دهند و تشویق نمی کنند. شاید تبلیغات و مسابقه نبوده که کسی این رشته سوارکاری را نمی شناسد. ولی الان با صحبت هایی که با فدراسیون انجام داده ایم و نظر مثبت فدراسیون قرار است برنامه هایی برای پخش تلویزیونی مهیا شود تا شاید تغییراتی در دیدگاه علاقمندان ایجاد کرد. ما از فدراسیون خواستیم که شرایطی مهیا کند تا این بچه ها دیده بشوند. بعد از این همه سال که خرج کردیم و اسپانسر همه مسائل خودمان بودیم فقط یک ویترین خواستیم که نشانشان دهیم. بعد از این اتفاق بود سر و کله علاقمندان پیدا شد. ولی به نظرم یک سیستم تبلیغاتی نیاز داریم. ما با دست خالی خیلی کار کردیم و اگر حمایت های فدراسیون و دیگر سازمان ها و نهادها باشد که بیش از این حرکت می کنیم. تنها مسابقات جام پدیده سازان پخش شد و حتی این مسابقه آخر CSI دوستاره نیز پخشی نداشتیم. در حالی که این سوال برای من مطرح بود که چرا مسابقاتی در این سطح که

 

 

عکاس و دوربین زیاد در مجموعه بود نیم ساعت آخر که رقابت پونی سواران بود را کسی پوشش نداد؟
س: امکانات سخت افزاری خوبی در اختیار پونی سواری کشور هست؟
ج: بله، مانژهای خوبی داریم، مخصوصا که مانژهای سوارکاری کشور به سطح استانداردهای جهانی رسیده خیلی شرایط بهتر شده است. با توجه به پروتکل فدراسیون جهانی همانطور که مانژهای خوبی تهیه شده ، پونی سواری را هم همه باشگاه ها باید داشته باشند. چون تعلیم همین بچه هاست که آینده سوارکاری را تضمین می کند. مگر سوارکاری که الان کار می کند تا چند سال می تواند به کارش ادامه دهد؟ بالاخره یک روز به دوران بازنشستگی می رسد و باید جانشین داشته باشد. ولی الان مساله اصلی پول است، چون اسبچه را باید تعلیم داد و به دست سوارکار سپرد. باید مربی و معلمی باشد که اسبچه را تعلیم داد. ولی به نظرم کار نشدنی نیست.
س: شاید پایگاه مردمی قوی ندارد.
ج: بله درست است شناخت خوبی وجود ندارد.
س: ابتدای صحبتتان گفتید که می خواستید که سواری علمی را ترویج دهید تا چه اندازه در این راه موفق بودید؟
ج: بسیار زیاد. چون چند وقت قبل از خارج مربیانی آمدند برای آموزش پونی سواری که از صفر شروع کردند. آنها کار و وظیفه شان را انجام می دادند ولی ما این راه را 12 سال پیش طی کرده بودیم. اما خوشحالم کسانی را که ما تربیت کردیم نسلی هستند که سوارکاری را علمی آموختند. علیرغم سختیها من راضی هستم چون کار لذت بخشی بود که ما با کمال میل به سراغ بچه ها رفتیم. سوارکاری که علمی پله ها را طی کند با سوارکاری که تجربی این مسیر را پیموده تفاوت های بسیار دارد.
س: اسبچه ها داخل ایران تولید می شوند؟
ج: بله، اسبچه خزر بسیار هم در دنیا سرشناس است و البته مثل بسیاری دیگر از حیوانات نسل آن رو به انقراض است. چون پونی سواری رشته مهجوری بوده است کسی روی این نوع اسبچه سرمایه گذاری نکرده، اصلاح نژاد نشدند چون توجیه اقتصادی نداشته است. مرحوم خانم فیروز در دوران حیاتش خیلی برای اصلاح نژاد و صادرات این نوع اسبچه زحمت کشید، اما بازدهی لازم را نداشتند. این اسب ها مثل پارچه ای هستند که دوخته شده اند و باید روی تن خودشان را نشان دهند. این اسبچه ها هم سوارکار نیاز دارند. یکی از خصوصیات اسبچه خزر، بازیگوشی است. بنابراین باید زمان بیشتری صرف تعلیم آنها کرد ولی پونی های خارجی رفتار خونسرد تری دارند.
س: تفاوت های زیادی بین تعلیم اسبچه خزر و دندانپزشکی است.
ج: بله تفاوت دارند. من به دندانپزشکی هم علاقه داشتم. دندانپزشکی شغل من است. کلا من و همسرم از نظر شخصیتی به گونه ای هستیم که می خواهیم همه چیز را بسازیم و فرم بدهیم. مثلا «لونژ» کردن اسب در ایران را ما سی سال پیش باب کردیم. خیلی ها ما را مسخره کردند ولی کتاب های زیادی درباره اسب بود، می خواندیمشان، ترجمه می کردیم، خارج از کشور با مربیان بزرگ دنیا صحبت می کردیم از آنها خیلی مسائل را یاد گرفتیم و در ایران آنها را اجرا می کردیم. مربی خاصی با اسب های ما کار نمی کرد خودمان آنها را تعلیم می دادیم. ما سعی کردیم که با برنامه ریزی و مدیریت به هر دو کار به خوبی برسیم.
س: همسرتان هم شما را حمایت می کردند؟
ج: بدون تردید اگر حمایت های ایشان نبود نمی توانستم خیلی از کارها را انجام دهم. ایشان هم مثل من علاقمند هستند و در خیلی از کارها که من پیشرو هستم مرا حمایت می کنند.
س: سوارکاری چه تاثیری بر زندگی کودک می گذارد؟
ج: سواری به بچه ها زندگی کردن را یاد می دهد، به آنها می آموزد که چطور مبارزه کنند، از شکست ها نترسند، اگر زمین خوردند بلند شوند و دوباره ادامه بدهند. من طی سالها کار کردن دیدم که شخصیت بچه ها تغییر می کند. حتی پدر و مادرها اذعان داشتند که بچه ها مستقل شده اند، شخصیت شان با دیگر بچه ها متفاوت می شود. انضباطی که ما در سوارکاری از آنها می خواهیم در زندگی شخصی شان نیز اجرا می کنند.
س: درباره آینده پونی سواری چه نظری دارید؟
ج: واقعا چیزی در مورد آینده نمی دانم. به هر حال هزینه ها وجود دارد، نیاز به تبلیغات داریم. در مدارس باید این رشته را به دانش آموزان شناساند. ما کار خودمان را کرده ایم ولی یک دست صدا ندارد.