ادامه درس
پريدن روي اسب و به زمين
به فرمان "سوار خيز" "سواركار" به راست ـ راست "كرده و با دست چپ در حالي كه ناخنها به طرف پايين است دستجلو چپ را ميگيرد و براي اين كه در ارتفاع شانه اسب واقع شود يك قدم به راست بر ميدارد، در اين حال دست راست را در طول دستجلو چپ تا وسط دستجلوها و دست چپ را تا
آخر يالگاه لغزانده و دستجلوها را صاف با كمي كشيدگي در دست چپ متقاطع ميكند. دست راست دستجلوها را رها كرده و روي قاچ جلو قرار ميگيرد با فشار بر روي پاها و كمك بازوان سوار از جا كنده شده به بالا رفته پاي راست را از روي كفل به طرف ديگر انداخته، با فشار روي مچها كمي مكث كرده به آرامي روي زين قرار ميگيرند.
پس از استقرار روي زين دستجلوها جدا شده انگشتها چنان روي آنها بسته ميشوند كه انتهاي دستجلو از طرف شصت خارج شده و شصت هم آن را روي بند دوم سبابه نگه ميدارد. دستها باز و نيمه خم، مچها راست و در امتداد ساعد به فاصله 25 سانتيمتر از يكديگر، ناخنها رو به هم و دستجلوها مساوي گرفته شدهاند.
دستجلوها وقتي ميزان هستند كه سوار دهان اسب خود را اندكي حس ميكند. مربي نظارت ميكند كه سوار در موقع ميزان كردن دستجلوها حركتي نكند كه باعث منحرف شدن سر اسب به يكي از طرفين باشد.
به فرمان "پياده ـ خيز" دستجلوها را چنانكه در قسمت "سوار ـ خيز" گفته شد در دست چپ متقاطع كرده و دست چپ را روي قسمت آخر يالگاه و دست راست را روي قاچ جلو قرار ميدهد. روي مچ بلند شده پاي راست را از روي كفل رد كرده پس از جزئي مكث در اين حالت، آهسته به روي زمين فرود ميآيد. در اين حالت بايد پاشنهها چسبيده و زانوها خم باشند و پس از آن، به صورتي كه در بالا گفته شد در كنار اسب قرار ميگيرد.
براي پريدن به زمين و سوار شدن بر اسب بدون مكث، مربي فرمان "پياده سوار ـ خيز" ميدهد. سوارها اغلب با تمرينهاي "سوار ـ پياده خيز" و "پياده ـ سوار خيز" كه از هر دو طرف به اجرا گزارده ميشوند ورزيدهتر ميشوند. اين حركتها را فقط در حال توقف و بدون استفاده از ركاب اجرا ميكنند.
سوار و پياده شدن
در حالتي كه سوار همانگونه كه گفته شده، در كنار اسب قرار گرفته است به فرمان "سوار" به راست ـ راست كرده يك قدم به راست بر ميدارد تا مقابل شانه اسب رو به ركاب واقع شود. دست چپ را همانگونه كه براي "سوار ـ خيز" گفته شد، قرار ميدهد. پاي چپ را تمامي (در صورت لزوم با كمك دست راست) در ركاب ميكند و به صورتي نزديك ميشود كه زانوي چپش به زين تكيه كند - شانه سوار به موزات شانه اسب - و دست راست را روي قاچ جلو ميگذارد.
به فرمان "شويد" سوار با فشار پاي راست و اندكي كشش دو بازو، روي گردن و قاچ عقب از زمين بلند ميشود. زانوي چپ خميده و چسبيده به زين، بالا تنه براي جلوگيري از چرخيدن زين، كمي مايل به جلو، پاي راست را نزديك پاي چپ قرار داده پس از اندكي مكث پاي راست را از روي كفل رد كرده پس از مكثي كوتاه به آرامي در زين قرار ميگيرد و هر يك از دستجلوها را در يك دست گرفته پاي راست را در ركاب ميگذارد. مربي به سوارها دستور ميدهد كه از زدن نوك پنجه پاي چپ به آرنج و يا زير شكم اسب در موقع بلندشدن روي ركاب چپ اجتناب كنند. اين خطا اسب را بد ركاب و بيتربيت ميكند.
به فرمان "پياده" دستجلو راست را به دست چپ داده دست چپ را روي گردن اسب گزارده پاي راست را از ركاب خارج كرده، دست راست را روي قاچ جلو قرار ميدهد. به فرمان "شويد" روي ركاب چپ بلند شده ساق راست را با كمي خميدگي بدون اين كه به اسب بخورد از روي كفل رد كرده پاي راست را نزديك پاي چپ برده زانوي چپ چسبيده به زين. بالا تنه قدري مايل به جلو با تكيه بر بازوان، پاي چپ را هم از ركاب خارج كرده به آهستگي به زمين ميآيد و دوباره در كنار اسب قرار ميگيرد. (پياده شدن عكس سوار شدن است) سوارها بايد پياده و سوارشدن از هر دو سمت را تمرين كنند.
سوار شدن
استفاده از ركاب
ركابها وقتي اندازه هستند كه اگر سوار به درستي روي زين نشسته و ساقهايش بهطور طبيعي آويخته باشند كف آهن ركاب تقريباً بين قوزك و پاشنه پا واقع شود.
نبايد بيش از وزن ساق به ركاب فشار آورد. بايستي يك سوم از پهناي پنجه را در ركاب قرار داد و پاشنه پايينتر از پنجه قرار گرفته و عضلههاي پا هم منقبض نباشند.
وقتي پا در ركاب قرار گرفت شاخه جلوي ركاب بايد به سمت خارج متمايل شود، به اين ترتيب بند ركاب در پهناي خود روي برگه زين قرار ميگيرد. اگر بينش از اندازه به ركاب تكيه شود، اثر نشست كم و زانو منقبض شده مانع حركت آزادانه ساق ميشود. اگر سوار پا را كمتر وارد ركاب كند ممكن است ركابها از پايش درآيد و چنانچه بيش از معمول پا را داخل ركاب كند حركت يورتمه آزاد مشكل ميشود و در صورت زمين خوردن هم ممكن است حوادث ناگواري بروز كند. هميشه بايد در چهار نعل بلند، تاخت و پرش تمام پنجه پا در ركاب باشد. مربي ابتدا در قدم و بعد در كليه روشها، سوارها را وادار كند كه پاها را داخل ركاب گزارده و از آن خارج كنند. به علاوه در موقعي كه فرمان آزاد داده ميشود به سواران ميآموزد كه با اندازه كردن بند ركاب به نسبت طول بازوهاي خود در حال پياده بتوانند ركابهاي خود را اندازه كنند.
گرفتن دستجلوها در حالت سواره
انگشتها بايد نرم و حساس بوده و شل نباشند، دستها در حالت دست دادن با ديگران دستجلوها را ميگيرند. دستهاي سبك حساس و مسئول، يكي از بزرگترين امتيازهايي است كه سواركار بايد داشته باشد.
دستجلوها در دو دست (جدا)
دستجلو سمت راست را در دست راست و دستجلو سمت چپ را در دست چپ بگيريد به صورتي كه دستجلو از زير انگشت كوچك وارد دست شده ازروي كف دست و از روي بند دوم انگشت سبابه عبور كرده و شصت روي آن قرار گيرد. انگشتها غير از سبابه و شصت كه محكم دستجلوها را نگه ميدارند به طور سبك و نرم و ارتجاعي دستجلوها را ميگيرند دنباله دستجلوها به طرف راست يا چپ گردن اسب ميافتند. همچنين دستها 10 سانتيمتر جلوي قاچ و 10 سانتي متر بالاتر از جدوگاه قرار ميگيرند. مچها بايد مرتجع بوده و ساعد منقبض باشد. دستها در حدود 25 سانتيمتر جدا از همديگر قرار ميگيرند. آرنج معمولاً به طور طبيعي نزديك بدن كمي جلوي نوك لگن خاصره قرار ميگيرد. شانه و آرنج و مچ بايد نرم باشند اين حالت در موقع اداره كردن اسب در روشهاي مختلف تغييرات مختصري دارد اما دستجلوها هيچ وقت نبايد خيلي جمع بوده يا زياده از حد كشيده شوند، همچنين نبايد دستجلوها آنقدر آزاد باشند كه تماس با دهان اسب از بين برود يا براي جمع كردن آنها آرنج به پشت كمر برسد، براي ميزان يا كوتاه كردن دستجلوها، دستهايتان را به هم بچسبانيد با كمك انگشتهاي سبابه و شست يك دست، دستجلوي دست مخالف را بكشيد يعني انگشتان دستي كه ميخواهد دستجلو را كوتاه كند آن را نرم نگه ميدارد تا ميزان شود.
دستجلوها به دست راست
انگشت سبابه به صورتي وسط دو دستجلو قرار ميگيرد كه شست روي دستجلوي چپ و سه انگشت ديگر روي دستجلوي راست و ناخن شست رو به بالا باشند. دنباله دستجلو در طرف راست يا چپ گردن اسب ميآويزد. دست چپ آزاد به طور راحت و سبك روي ران و يا به طور طبيعي در جاي خود آويزان ميشود.
دستجلوها به دست چپ
انگشت كوچك به صورتي بين دو دستجلو قرار ميگيرد كه دستجلو را از روي كف دست و از روي بند دوم انگشت سبابه عبور داده و شست روي آن و ناخن شست رو به بالا قرار داشته باشد. دنباله دستجلو در طرف راست يا چپ گردن اسب ميآويزد. دست راست مانند دست چپ كه در بالا گفته شد راحت و آزاد آويخته ميشود.
حركت به دست راست يا به دست چپ
وقتي كه طرف راست يا چپ اسب به داخل حصار واقع شود، ميگويند سوار به دست راست يا چپ حركت ميكند (يعني اگر دست راست به داخل حصار است سوار به دست راست و اگر دست چپ به داخل حصار است سوار به دست چپ حركت ميكند).به فرمان "به دست راست (يا به دست چپ) رو" سوار به جلو حركت كرده و در موقع رسيدن به خط حصار به سمتي كه تعيين شده ميچرخد.
نرمشهاي تفريحي
منظور از نرمشهاي تفريحي (زيرا اغلب بازي گونه هستند) برگشت به شادابي روحي و رفع گرفتگي جسماني سوار است. بنابراين هر حركتي كه او را خرسند كرده، مشغولش كند و عضلات او را از انقباض خارج كند مقيد است. نرمشهاي تفريحي بايد عاقلانه و تدريجي تغيير كند تا منجر به سانحهاي نشود. در اينباره در بخشهاي آتي بيشتر ميخوانيد.
يورتمه آزاد
يورتمه آزاد هنگامي شروع ميشود كه سوارها ركاب گرفته باشند و اصول آن به شرح زير است:
در موقعي كه اسب يورتمه حركت ميكند سوار بالا تنه را به جلو متمايل كرده با حفظ تماس ملايم زانوها، به ركاب تكيه كرده روي اريب اول بلند شده و نشست خود را تا اريب دوم بالا نگاه ميدارد و به همين ترتيب ادامه ميدهد به صورتي كه در هر دو اريب يك بار بلند شود. در ابتدا براي اين كه سوار به راحتي اين روش را اجرا كند بايد گردن اسب را نوازش كند تا بالاتنهاش به جلو متمايل شود. براي اجراي صحيح يورتمه آزاد رعايت نكات زير لازم است:
جدا كردن نشيمن از زين، دادن نشيمن به جلو، تكيه ملايم روي ركابها، برگشت نشيمن بر روي نشيمنگاه زين.
يورتمه آزاد
نشاندن سوار در زين
نشست يعني استقرار بر روي اسب به صورتي كه در هر زمان و هر نوع حركت اسب، سوار قادر به حفظ تعادل خود باشد. نشست بايد نرم و قاطع بوده، حركتهاي اسب را حس كرده و كاملا" آزاد و مستقل باشد.به وسيلة سواري بي ركاب، اجراي نرمشها و حركت با گام چهار نعل به اين نوع نشست خواهيم رسيد. از هنگامي كه سوار به خود متكي و مشتاق يادگيري شد، اين آموزشها شروع شده ادامه پيدا ميكند. اجراي نرمشها و سواري بي ركاب در هر جلسه از آموزش الزامي است.
مربي ابتدا سوار را در ميداني محصور آموزش ميدهد و در پي آن كار در صحرا به صورت پيوسته كه به استقرار هرچه بهتر سوار بر روي اسب كمك ميكند را ادامه ميدهد و مدت زمان آموزش را با در نظر گرفتن توان اسب طولاني و طولانيتر ميكند. او سوارها را با آموزش در زمينهاي متنوع، بالا رفتن و پايين آمدن از شيبهاي سخت ورزيده ميكند و مرحله تكميلي اين قسمت، پرش از روي موانع با ارتفاع كم است كه به تدريج بلندتر هم ميشوند.
در اين مرحله از آموزش بايد:
1. وضعيت سوار روي اسب را اصلاح كرد
2. آموزش بي ركاب را پي گرفت
3. در اجراي نرمشها تأكيد كرد.
در اين مرحله ممكن است سوار اعتماد به نفس نسبي بهدست آورد ولي نشست او نامتعادل و متزلزل باشد. با اين كه ترس او به كلي زائل شده، همچنان بعضي از مفاصل منقبض مانده و يا به هنگام حركت سريعتر اسب، منقبض ميشوند. اين پديده در اثر كاهلي در اجراي نرمشهاست كه او را از استفاده صحيح از كمكها و اجراي اثرها محروم ميكند.
وضعيت سوار روي اسب
سوار بايستي عمود بر زين و حتيالامكان در جلوي زين نشسته باشد.
كمر و تهيگاهها نرم باشد.
رانها خويش بدون فشار و بهصورت طبيعي در طرفين اسب آويخته باشند.
زانوها كمي خميده و بدون كشيدگي و انعطافپذير باشند.
ساقها آزاد و به طور طبيعي آويخته باشند.
قوزك پا انعطافپذير باشد.
پاها به طور طبيعي (در سواري بدون ركاب) آويخته باشند.
پاشنهها (در سواري با ركاب) پايينتر از پنجه پاها باشند.
بالاتنه راحت ـ آزاد ـ راست باشد.
كمر آزاد آماده انعطاف براي هماهنگي با حركات اسب باشد.
شانهها به طور طبيعي آويخته نه به جلو آمده و نه به عقب رفته باشند.
بازوها آزاد و نيمه خم و آرنجها بطور طبيعي آويخته باشند.
دستها به ارتفاع آرنج و در امتداد ساعد و از يكديگر فاصله داشته باشند.
سر راست، راحت و گردن افراشته و چشمها به افق دوخته شده باشند.
اين حالت هيچ نوع انقباض در عضلاني ايجاد نكرده و ميتوان مدت مديدي بدون خستگي در اين حالت سواري كرد.
براي رسيدن به وضعيت مطلوب كه همانا استفاده صحيح و به موقع از كمكها است سوار بايد بتواند به نرمي روي زين بنشيند، محكم و با ثبات باشد و همواره احساس راحتي كند.
نرمي: زماني است كه مفصل و عضله منقبض نباشد.
ثبات: پرهيز از هر نوع حركت اضافه است.
راحتي: عدم درگيري ذهني و جسمي كه به سوار اجازه ميدهد صحيح و به موقع عمل كند. وقتي ثباتي در كار نيست سوراي به راحتي مقدور نميباشد. از نرم و سبك نشستن به ثبات ميرسيم كه مربي بايد آن را مد نظر قرار داده و بداند كه اگر سوار به نرمي روي زين بنشيند ثبات در نشست او بيشتر ميشود.
براي حصول به اين نتيجه سوار بايد تا ميتواند نشيمنگاه را به جلو رانده، وزن بالاتنه روي زين منتقل شده و در حاليكه تماس او با زين هرچه نرمتر است، خود را با حركاتهاي اسبش هماهنگ كند.
اگر بيش از اندازه بر روي زانوها و يا ركابها تكيه شود، نشست از اسب دور شده و ديگر محكم نيست. در حاليكه، وضعيت نشسته نقاط تماس را زياد كرده و ثبات را بيشتر ميكند.
سوار وقتي قائم است كه بالاتنهاش عمود و شانهها، بازوها و ساقهايش طبيعي آويخته باشند. اين وضعيت متعادل وضعيتي است كه نتيجه راحتي آن است. سواري كه بالاتنهاش مايل به جلو باشد متعادل نيست و حركتهاي غير ارادي او از حد ميگذرد. سواري كه شانههايش عقب رفته باشد كمرش فرو رفته و منقبض خواهد شد. نرمي كمر
وضعيت سوار روي اسب
و نشيمن شرط اصلي نشست صحيح است كه با خنثي كردن تكانها به سوار اجازه ميدهد كه تماس ملايمي با اسب خود داشته و قائم بماند. چنانچه نشست سوار بيشتر متمايل به قاچ جلو باشد، حركتهاي كمر اسب را آسان ميكند.
رانها
رانها بايد فقط با وزن خود و وزن ساقها به تساوي و در طرفين اسب آويخته شده باشند. تماس پهناي داخلي ران باعث ميشود تماس با زين بيشتر شده، ساقها آزادانهتر عمل كنند و اين تماس به مرور به چسبندگي تبديل شده، و به طور شايانيبه استحكام نشست كمك ميكند. فراموش نشود كه چسبندگي ران بيشتر در گرو نرمي و تعادل است نه با انقباض و فشار زانوها.
براي اين كه ساق بتواند به موقع عمل كند بايد نزديك بدن اسب قرار گرفته و ثابت باشد. حركت غير ارادي ساق، هم اسب را پريشان و هم خود ساق را بي اراده ميكند. ثبات ساق آن را آزادتر ميكند و زماني به اين نتيجه ميرسيم كه در راستاي بالاتنه قرار گرفته و زانو بدون انقباض كمي خميده باشد.
سوار نبايد با ساقها، خود را به اسب بچسباند مگر وقتي حركت اسب ناگهاني و خطرناك باشد.
در موقع پراندن اسب بايد ساقها اسب را احاطه كرده و كاملا" با او در تماس باشند. در سواري بيركاب ساقها به كلي آويخته و نوك پنجه بصورت طبيعي به سمت زمين خواهد بود.
استفاده به موقع و صحيح از دست جلوها ميسر نيست، مگر وقتي كه بالاتنه سوار خيلي آزاد، بوده حركتهاي مفاصل، شانه و بازو نرم و مچها در امتداد ساعد قرار گرفته باشند.
روي هم رفته يك نشست مناسب، هماهنگ و محكم كه سبب اطمينان، استقلال حركتها و آزادي كامل فكر است، بايد در بر دارنده اين خواص باشد:
قائم بودن بالاتنه
نرمي كمر
در تماس بودن رانها
ثابت بودن ساقها
راحتي شانهها، بازوها و سر
سواري بيركاب
ركابها به سوار اعتماد به نفس داده، به او اجازه ميدهند كه تعادل خود را راحتتر در زين حفظ و تا اندازهاي حركتهاي او را اصلاح كند. ولي درابتداي آموزش، به علت اين كه اغلب زانوها بلا اراده بالا رفته و باز ميشوند و نشست به عقب رفته و شانهها به جلو ميآيند، استفاده از ركاب تا اندازهاي وضعيت سوار را به هم ميريزد.
بر خلاف سواري با ركاب، در سواري بيركاب سوار به ناچار در قعر زين جا گرفته، زانو و ساقهايش با وزن خود آويخته و نقاط تماس اضافه شده و باعث ميشود، نشست سوار استحكام بيشتري پيدا كند.
سواري بي ركاب
سواري بي ركاب در همه مراحل از ابتدائي تا پيشرفته الزامي است. در مراحل ابتدائي، اين قسمت از آموزش پايهها و شالوده سواري را محكم و استوار كرده، آينده روشن سوار كار را تضمين ميكند. اين بخش از آموزش براي نيل به اهداف دلخواه به زماني طولاني نياز دارد كه اين مدت زمان اغلب در اختيار هر مربي و نوآموزي نيست و به ناچار نميتوانند آنچه را كه دلخواه است و آنگونه كه بايسته است آن را به اجرا بگزارند و از طرفي اين محدوديت نبايد موجب غفلت شده آن را ناديده گرفته و از آن غافل شويم.
براي جبران، مربي بايد در هر جلسه آز آموزش بخشي از آن را به سواري بي ركاب تخصيص دهد.
آموزش اين بخش در ميدان محصور الزامي است چرا كه، نفس هدايت اسب براي سوراكار مبتدي درگيري ذهني ايجاد كرده و به ناچار باعث ميشود تا عضلات او منقبض شوند.
به اين دليل مربي آنها را در قطار و پشت سر سواركاريآموزش ديده قرار داده و براي اينكه به دستجلوها تكيه نكرده و آزادانه فقط در پي اصلاح وضعيت اسقرار روي اسب و حفظ تعادل مناسب باشند، از آنها ميخواهد دستجلوها را روي گردن اسب گزارده و دستهاي خود را آزاد كنند.
تعداد سواركاران مبتدي حاضر در قطار هرچه كمتر باشد بهتر است و نفر سر گروه هم بايد به همان صورت ديگر سواركاران سعي كند اسب را، پيوسته و منظم در گام يورتمه حركت دهد و آهنگ حركت يورتمه در ابتدا بايد بسيار كند بوده و به تدريج بر سرعت آن افزوده شود.
مربي با توجه به وضعيت تك تك سوارها بايد توجه كند كه همگي به راحتي و آزادانه روي زين نشسته باشند. مربي بايد به جراحات ناشي از اين بخشاز سواري توجه كرده و بداند كه هر نوع جراحت و كوفتگي باعث كندي پيشرفت ميشود.
اگر مربي در صحرا آموزش ميدهد، وضعيت پيشرفت سوارها را مد نظر داشته و آموزش با ركاب و يا بي ركاب را بهطور متناوب به اجرا ميگذارد. در جلسههاي اوليه آموزش سواري بي ركاب در گام قدم و اگر در يورتمه باشد با آهنگ بسيار كند به اجرا گزارده ميشود.
نرمشها
اهدافي كه نرمشها در پي آن هستند:
برطرف كردن هر نوع انقباض
اصلاح وضعيت سوار كه ناشي از انقباض است.
به دست آوردن استقلال كامل حركتها در هريك از اندامها
نرمشها ابتدا در حالت ايست و سپس بر روي دايرهاي به اجرا گزارده ميشوند.
مربي از قرار دادن نشست سوار در زين (به كمك راندن نشيمنگاه به جلو) و جاي دادن او در زين شروع كرده پس از آن سعي ميكند كه كمر سوار را نرم كرده رانها و زانوهايش را در روي سطح داخلي قرار داده و از او بخواهد ساقها و بازوهايش را بهطور طبيعي بياويزد. مربي سعي ميكند سوار را وادار كند تا به راحتي روي زين نشسته و اندامهايش حركتهائي مستقل و هماهنگ داشته باشند.
نرمشها بايد با معرفت كامل به نتيجهاي كه بايد به دست آورد، اجرا شوند نه باري به هر جهت و براي رفع مسئوليت و اتلاف وقت - اگر هدف از آنها رفع معايب سوار نباشد و به درستي و دقت اجرا نشده و همواره تكرار نشوند، به هيچوجه مفيد فايده نخواهند بود. اگر سوار متمايل به قاچ عقب با كمر منقبض و چال و شانههاي عقب رفتهنشسته باشد، مربي از او ميخواهد، كمر را آزاد كرده و او را مجبور ميكند كه نشست را به جلو كشيده با اجراي حركتهاي بلند كردن رانها ـ خم كردن كمر به جلو و چرخش كمر معايب خود را برطرف كند.
بر عكس، اگر سواري داراي سينه فرو رفته و شانههاي منقبض و خيلي جلو آمده باشد، از او ميخواهد كمر را راست كرده و نرمشهاي بازو را در حالتي كه نگاهش به بالا و دور است، اجرا كند.
اگر سوار با انقباض عضلههاي رانها به زين چسبيده باشد، مربي امر به اجراي حركت بلند كردن متناوب رانها ميدهد. اگر زانويش بالا ميرود اشكالش را با چرخش ران و خم كردن زانو رفع ميكند. در صورتي كه رانها به خارج چرخيده و زانو باز شده باشد و يا اين كه زانوهايش منقبض و ساقها كشيده و متمايل به جلو باشند، اين معايب با چرخش ران و خم كردن زانو برطرف ميشوند. اگر بازوها به جلو آمده و شانهها و آرنجها منقبض باشند سوار را به تمشيت (به راه انداختن ـ روان ساختن) دستجلوها وا ميدارد «رها كردن ـ گرفتن دستجلوها با يك دست يا در دو دست (جدا)».
اين حركتها فوقالعاده مفيد است ولي نبايد فقط به آنها بسنده كرد. مربي ميتواند براي پيشرفت و ازدياد رغبت سوار، هر نوع تغيير و تبديلي را بر حسب ابتكار خود اجرا كند. توجه داشته باشيد كه حركتها بايد متنوع و ساده باشند.
نرمشها در ابتدا به آهستگي اجرا شده و به مرور سريعتر ميشوند. مربي بايد سعي كند كه حركت يك قسمت از بدن، در قسمتهايي كه بايد بيحركت مانده يا در جهت ديگري حركت كنند تأثير نگزارد. مثلاً حركت بازوي راست نبايد به هيچ وجه سبب حركت بازوي چپ شده يا بالاتنه را از حالت قائم خارج كرده و باعث شود تا وضعيت ساقها تغيير كند. نرمشها گاهي با فرمان مربي و گاهي آزادانه و به اختيار اجرا ميشوند. با تعيين حركت و به فرمان "شروع كنيد" سوار حركت را شروع كرده و آنقدر ادامه ميدهد كه بگويند "حركت بس". اگر لازم باشد، سوار ميتواند بدون اجازه دستجلوها را به يك دست گرفته، جدا كرده و يا رها كند. گاهي لازم است، هر سوار نرمشهائي كه فقط براي او در نظر گرفته شده پيوسته اجرا كند. برخي از نرمشهاي مهم در شكل نشان داده شده است.
حركت بازوها
حركتهائي است كه پياده هم اجرا ميشوند ولي مفيدترينها روي اسب عبارتند از:
چرخاندن بازوها (راست يا چپ)
خمكردن بازوها (راست يا چپ)
چرخاندن متناوب بازوها
حركتهاي مركب مخالف، يعني يك بازو ميچرخد در حاليكه بازوي ديگر خم ميشود.
نرمشهاي كمر
خم كردن كمر: سوار به فرمان "نوازش يك شانه يا تهيگاه" نشيمن را به جلو رانده و در زين فرو رفته كمر را در حالي كه شكم (جاي كمربند) عقب رفته باشد خم ميكند، بعد دست راست يا چپ را در طول شانه يا تهيگاه راست يا چپ اسب هر چه ممكن است پايينتر آورده نوازش ميكند.
چرخش كمر: دستي را كه به داخل است افقي نگاه داشته و با يك چرخش آهسته كمر، سوار مچ را به سمتي كه سوار عقبي حركت ميكند ميبرد، در حالي كه شانه و سر حركت بازو را تعقيب ميكنند.
خم شدن به جلو و خوابيدن روي كفل اسب
چرخش به چپ و راست با دستهاي باز در طرفين
حركات رانها
بلند كردن رانها: سوار با يك دست قاچ جلو را گرفته كاملاً خود را به جلو ميكشد. در اين حالت كمر را راست نگه داشته، زانوها را حتيالامكان بالا ميآورد. بايد زانوها به هم نزديك بوده و نوك پنجه پاها رو به پايين باشد، بعد از چند ثانيه پاها را در امتداد شانههاي اسب به پايين پرتاب كرده و سپس به حالت اوليه باز ميگردد.
بلند كردن متناوب رانها: سوار با يك دست قاچ جلو را گرفته پاها را يك به يك به تناوب و هماهنگ با آهنگ يورتمه بالا ميآورد و در امتداد شانه اسب به پايين پرتاب ميكند. نوك پنجه پا رو به پايين و زانوها حتيالامكان از نزديك هم رد ميشوند.
اين نرمش نشيمن و كمر را در جاي خود قرار داده و سوار را عادت ميدهد كه خود را با نرمي و تعادل روي اسب نگاه دارد.
چرخش رانها:
زانو از زين دور ميشود ساق راست و كشيده هرچه بيشتر زانو را به طرف داخل چرخانده و بعد ران را در سطح خود روي زين قرار ميدهند.
اثر كشش ساق، سوار را مجبور ميكند كه بالا تنه را كشيده و بلند كند و در نتيجه كمر نرم شود.
خم كردن ساق پا
زانو را آهسته بدون اين كه در وضع ران و بدن تغييري بدهد خم ميكنند، مچ پا را با يك دست گرفته بدون خمشدن بالا تنه كمي مكث كرده و بعد مچ پا را رها كرده ساق را به محل استقرارش پرتاب ميكنند.
چرخش پنجه پاها
بدون تغيير در وضع ساق هر يك از پنجههاي پا با حركتي خيلي آهسته و متحدالشكل - دايرهوار - از پايين به بالا و از خارج به داخل، حركت ميكنند.
گاهي هم مربي در حالت ايست فرمان پياده سوارخيز ميدهد (چگونگي اجراي اين تمرين شرح دادهشده است).
آموزش سوار روي دايره با گام چهار نعل
فراموش نكنيم كه براي اين مرحله از آموزش به اسبهائي تربيت شده و آرام كه به خوبي هم گرم شده باشند نياز داريم. هيچيك از قستمهاي آموزش به اندازه اين قسمت سوار را به خود مطمئن نكرده و وضعيت استقرار صحيح روي زين را به او تفهيم نميكند. به اين دلائل ميتوان اين بخش از آموزش را كمي زودتر هم شروع كرد. تذكر اين نكته در اين بحث ضروري است كه در هيچيك از مراحل آموزش، يورتمه نشسته كوتاه، متوسط و كشيده كه كمر سوار را نرم و انعطافپذير كرده و نتيجهاش اصلاح نشست است، حذف نميشود.
آموزش چهار نعل بر روي دايرهاي حداقل به قطر بيست متر اجرا ميشود. در اين مرحله نيازي نيست كه مربي اثرهاي چهار نعل را توضيح دهد و به سواركاراني كه هنوز اعتماد به نفس لازم را به دست نياوردهاند اجازه داده ميشود ركاب بپوشند.
با فرمان «به دايره يا دوره رو» سر گروه از نقطه تعيين شده دوره را شروع ميكند و پس از شنيدن فرمان "چهارنعل رو" اسب را به چهار نعل مياندازد و ديگر سواران در تعقيب سرگروه با فشار ساقها روش حركت را سريعتر ميكنند تا اسب به چهار نعل بيافتد. پس از اينكه اسب به چهار نعل افتاد، فشار ساق قطع شده و سوار سعي ميكند خود را با روش حركت اسب هماهنگ كند. او بايد هرچه نرم و سبكتر روي زين نشسته و هيچ يك از عضلههايش منقبض نباشند و در اين حالت مربي از سوارها ميخواهد با يكدست همراه با دستجلو قاچ جلو را گرفته و نرمشها را شروع كنند. در اين حالت بهتر است سوارها گاهي به جلو و عقب خم شده، ضمن هماهنگ كردن خود با حركت اسب گردن و يا تهي گاه او را هم نوازش كنند.
براي تغيير روش حركت از چهارنعل به يورتمه، مربي فرمان يورتمه داده و سر گروه دايره را كوچكتر كرده اسب را به يورتمه مياندازد. ديگر سوارها با گرفتن دستجلوها به دو دست و تنظيم آن، انگشتان را منقبض كردن و اسب را به يورتمه مياندازند. مربي فرمان «به خط حصاررو» داده و سر گروه به خط حصار برگشته بدون تعويض دست حركت ميكند.
دلائل تأكيد بر آموزش چهار نعل بر روي دايره:
1- اسب به راحتي بر روي دست صحيح به چهارنعل ميافتد.
2- انحناء ستون فقرات اسب روي دايره، او را از سركشي واميدارد.
3- به سرعت روش حركت را ملايمتر ميكند و سوار ميتواند خود را با اسب هماهنگ كند.
4- از آنجا كه به هنگام حركت روي خط حصار، بايد به ناچار از گوشهها حركت كرد و اين حركت خود منجر به نوعي عدم تعادل ناشي از حركت از روي خط مستقيم بر روي قوس است، به هنگام حركت پيوسته روي قوس دايره، برقراري تعادل و هماهنگ شدن با اسب براي سواركار سادهتر است.
(برگرفته از درسهای استاد نشاطی )