رئيس سابق هيئت سوارکاري خراسان شمالي عنوان کرد:
ارزآوري براي ايران با حمايت از اسب ترکمن
 
 
 

شيرازي- دکتر «غيادي»؛ رئيس سابق هيئت سوارکاري خراسان شمالي، نتيجه حمايت از اسب ترکمن را ارزآوري براي استان و ايران مي داند و مي گويد: اگر مشکل شناسنامه هاي اسب ها حل شود اين اتفاق مي تواند کمکي به اقتصاد مردم هم بکند، چرا که اسبي که 7 هزار کيلومتر تا پاريس مي رود حرف براي گفتن دارد.

وي که يکي از پيش قراولان حمايت از اسب اصيل ترکمن است، از سال هايي در دهه 70 مي گويد که سعي کردند اسب ترکمن را زنده نگه دارند و موفق هم شدند ولي امروز اسب ترکمن دوباره به دست فراموشي سپرده شده است.

وي از دهه 80 مي گويد که سراغ صادرات اسب رفتند و آن موقع ژنوتايپينگ را با هزينه شخصي انجام مي دادند و فدراسيون اجازه اين کار را نداد. وي درباره از دست دادن اسب هاي خالصي چون لاچين ها، جمال گزل ها، مارال ها و ... مي گويد و مي پرسد چرا اين قدر راحت اين اسب ها را از دست دادند؟

وي از مردم جرگلان به عنوان نجات دهنده اسب ترکمن ياد مي کند و مي گويد: اين مردم بدون حمايت فقط به صورت محلي اين نژاد را نجات دادند و حالا فکر کنيد که اگر همين مردم حمايت شوند چه اتفاقي مي افتد.

دکتر «غيادي» از اسب ترکمن به عنوان اسب ايران ياد مي کند و مي افزايد: نمي توان از آن ها به عنوان اسب هاي يک قوم ياد کرد بلکه اين اسب متعلق به همه مردم است.

وي نمونه گيري و توليد سالم و شناخت اسب ترکمن را راه برون رفت از مشکلات مي داند.

وي که ساکن يکه صعود است، از روستاي گز به عنوان مهد قهرمان هاي کورس هاي سوارکاري ياد مي کند و مي گويد: اگر امکانات باشد اين مردم به راحتي مي توانند با توليدات خودشان کورس هايي برگزار کنند در حد کشور و حتي بين الملل و اگر تعاوني ها بها داده شود و زمين در اختيار جامعه سوارکاري قرار دهند خيلي از مشکلات حل مي شود.

وي مي گويد: سال 84 شايد 10 درصد دو خون در ميادين مي دويدند و حالا فقط يک کورس براي اسب هاي ترکمن است که در همان هم اسب هاي دو خون با شناسنامه ترکمن مي دوند و فدراسيون سرنوشت اسب هاي ترکمن را به سوي نابودي مي کشاند.

وي به اين نکته اشاره مي کند که اهميت دادن به اسب بحث فرهنگي هم هست و مبارزه با اعتياد هم محسوب مي شود و حتي جا دارد از بودجه مواد مخدر هم به رشد اسب داري بدهند چرا که جوان هاي روستاها و شهرها به دنبال زندگي و کار سالم مي روند و از خطرات دور مي مانند.

وي از اسب هايي مي گويد که در دهه اي در مرزهاي جرگلان و ترکمنستان رها شده بودند و آن سوي مرز اسب هاي جرگلاني ها را به منطقه خودشان بردند چون در آن دهه به اسب هاي ترکمن در ايران توجهي نمي شد و نژاد هاي بکري از ايران رفت.

وي بعد از ساعت ها صحبت از اسب ترکمن که اين جا ديگر مجال نوشتن از اين نژاد نيست بر اين حرف تأکيد مي کند: دنبال سالم سازي فضاي تبار نامه هستيم و دنيا براي پيشرفت اسب ترکمن به ما نگاه مي کند.