"نقش پذیری ژنتیکی"
این مکانیزم باعث می شود به جای اینکه دو ژن در یک ویژگی بیان شوند، تنها یکی از آنها بیان شده و دیگری خاموش باقی بماند ،ژن های اسب در 64 کروموزم جای می گیرند که این کروموزم ها در دو نسخه ارائه می شوند. به طوری که هر اسب 32 کروموزم را از مادیان و 32 کروموزم را از نریان به ارث می برد.

این نقش پذیری در حقیقت نوعی "حافظه اپی ژنتیک" است که  باعث ایجاد تغییرات محتوایی DNA یکی از والدین می شود .در هر جفت ژن، هریک از ژن‌ها می‌تواند بارز یا نهفته باشد. اگر هر دو بارز باشند ویژگی آنها در اسب نمایان می‌شود. اما اگر یکی بارز و دیگری نهفته باشد، ژن بارز ویژگی را تعیین می‌کند. شکل نهفتهٔ هر ویژگی فقط به‌شرطی نمایان می‌شود که ژن دریافتی از نریان ومادیان، هر دو نهفته باشند اما طرح بارز و نهفته لزوماً در همهٔ جفت ژن‌ها نیست و بیشتر خصوصیات اسب را نه یک جفت ژن بلکه عمل مشترک چندین ژن رقم می‌زند و استثناءهای شگفتی بر این قاعده هست.

ژن های غالب و مغلوب تعیین کننده ی فرم ورا ثتی غالب و مغلوب فنوتیپ اسبها می باشند و بروز هر صفت تابع دو ژن يا فاكتور هم رديف است كه يكي مبدا مادری و دیگری مبدا پدری دارد.

ﺑﺮاي اﻳﻨﻜﻪ ﺻﻔﺘﻲ ﻏﺎﻟـﺐ ﺑـﺮوز ﻛﻨﺪ ﻛﺎﻓﻲ اﺳﺖ ﻳﻜﻲ از دو ﻛﺮوﻣﻮزوم ﻫﻤﻮﻟﻮگ ﻣﻮﺟﻮد در زﻳﮕﻮت ﺣﺎوي ژن ﻏﺎﻟـﺐ ﺑﺎﺷـﺪ اﻣـﺎ در ﺣﺎﻟـﺖ ﻣﻐﻠﻮب ﻧﺎﮔﺰﻳﺮ  ﺑﺎﻳﺪ در دوژن اﻟﻞ داراي ﻳﻚ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ ﻳﻌﻨﻲ ﻫﻤﻮزﻳﮕﻮت ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧـﺪ ﺻـﻔﺖ ﻣﻐﻠـﻮب را دوﺑﺎره ﻇﺎﻫﺮ ﺳﺎزد زﻳﺮا اﮔﺮ ﻫﺘﺮوزﻳﮕﻮت ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎز ﺗﻮﺳﻂ ژن ﻫﻤﺮدﻳﻒ ﺧﻮد ﻛﻪ ﻏﺎﻟﺐ اﺳﺖ، ﻫﻤﭽﻨﺎن ﭘﻨﻬـﺎن و ﻣﺨﻔﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ.

ﻳﻚ ﺻﻔﺖ ﻏﺎ ﻟﺐ اﺗﻮزوﻣﻲ ﺻﻔﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺣﺎﻟﺖ ﻫﺘﺮوزﻳﮕﻮت، ﻳﻌﻨﻲ در اسبی ﻛـﻪ داراي ﻳﻚ اﻟﻞ ﻃﺒﻴﻌﻲ و ﻳﻚ اﻟﻞ ﻏﻴﺮ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻳﺎ ﺟﻬﺶ ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﺧﻮد را ﻧﺸﺎن دﻫﺪ و ﺻﻔﺎت در ﺗﻮارث اﺗﻮزوﻣﻲ ﻣﻐﻠﻮب ﺗﻨﻬﺎ زﻣﺎﻧﻲ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ  اﻟـﻞ ﺟﻬـﺶ ﻳﺎﻓﺘـﻪ در دو ﻧـﺴﺨﻪ ﻳﻌﻨـﻲ در وﺿﻌﻴﺖ ﻫﻤﻮزﻳﮕﻮس وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
یکی از موضوعاتی که در اسبهای ایرانی بخصوص در عرب و ترکمن در چند دهه اخیر نادیده گرفته شده است وارد کردن خونهای خارجی بعضا همنام و اختلاط با این نژادها و وارد کردن آنها در تبار اسبان بومی ایران است.

این اپیزود به خوبی توانسته نقش مغلوب چندین ژن میهمان که عموما اسبهای شاخص وارداتی یا انساب آنان هستند و غالب شدن ژن بومی به فرگشت ژنتیکی انجامیده است و نشان میدهد این نژاد فرم وراثتی و خصوصیات فیزیکیش در حافظه اپی ژنتیک این فنوتیپ است و نمونه تستهای فرستاده شده در زمان گذشته ترکیبی از اختلاط  با اسبهای وارداتی بوده و براساس آن دستگاهها شمارش مارکر میکنند و حدود عددی را تایید میکنند و این مساله مشکلات بزرگی در زمینه تثبیت فنوتیپ و برندسازی با متغییر دادن فنوتیپهای غیر همسان بوجود میاورد .

این یعنی ریخته بومی در دراز مدت بمرور حدف میشود و نژادی هیبریدی جایگزین آن میشود که خودش استود بوک مشخص و جامع با پاس اختصاصی و برند شده دارد و تولید کننده ما بیش از چند دهه نه تنها اسبش اصلاح نشده بلکه زمان وهزینه اش راهم بیهوده تلف نموده است.

در بهترین حالت بایستی لاینی جدا برای مبارکها و اربنتها در عرب و ترکمن بوجود میامد و استود بوکی هم که ایجاد میشد بتواند تحت لایسنس ایکاهو و ماک تایید و برند سازی شود متاسفانه به دلیل نبود متولیان متخصص و دلسوز که بعضا دهها مشغله و اولویت دیگر غیر اسب ایران داشته و دارند تولید کننده اسب در ایران مجبور است همیشه یک تابلو از بکراند اسبش را بالای اسبش آویزان کند تا اسبش دیده شود.

انجمنهای نژادی در جهان بعنوان هسته مرکزی صیانت از نژادهای خود بوده و بشدت با هرگونه اختلاط و تولید اشتباه و انتخاب اسب مولد لایق و محافظت از برند خود حساس هستند و سازمانهای دام کشورها با نظارت براین مانیفستها بر ارتقا و کیفیت نظارت دارند و مسایل بین الملل و رایزنی های مختلف را بعهده دارند تا این نژادها روز به روز در دنیا شناخته تر باشند  بطور مثال کورپریشن یهودی صبرا با صدهها کمپانی چند ملیتی  در جهان توانسته اسبی تراریخته را برند سازی کند و در کل دنیا توسط دلالان خود بفروش برساند .