اسب و رفتارهای غیر طبیعی

 

اسب حيواني است که از ديرباز زندگي خود را آزادانه در مراتع سپري مي نموده است ولي انسان متمدن به دلايل مختلف اين حيوان را به اصطبلهاي محصور محدود نموده و با سوء مديريتهاي خود باعث ايجاد رفتارها و عادات غير طبيعي در اسب تحت عناوين: اختلال عصبي، اختلال رواني، رفتارهاي کليشه اي و عادات ناپسند، گرديده است. از نمونه هاي اين عادات مي توان به موارد زير اشاره کرد:

رفتارهاي عصبي، گاز گرفتن، چرخش در جايگاه، گاز گرفتن لبه ها، جفتک زدن، سم کوبيدن، گاز گرفتن بدن خود، حرکت پاندولي سر و گردن، بلع هوا و چوب جويدن (۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۲).

حدود ۵ الي ۲۰ درصد از اسبهاي محصور در اصطبل چنين رفتاري را از خود نشان داده و سندرم تا کنون در حيوانات آزاد گزارش نشده است (۸).

از ديد رفتارشناسي اين اعمال به صورت زير طبقه بندي مي شوند:

 

۱- رفتارهايي که چندين مرتبه تکرار مي شوند، زيرا علل مسبب آنها پابرجا و ممتد است. به عنوان مثال اگر يک ماديان را از کره اش جدا نمايند طبيعي است که مادر مرتب به زمين پنجه بکشد و اين عمل را تا پيوستن به کره خود انجام دهد. اينگونه رفتارها متفاوت بوده و بستگي به تغييرات محيطي دارند.

۲- رفتارهايي که کليشه اي مي شوند: زماني که رفتار و عادتي مرتب و در زمانهاي زيادي تکرار شود نسبت به يک محرک طبيعي پيدا کرده و آسان و سريع در برابر چنان محرکهايي تکرار خواهد شد. پاداش مي تواند اين پروسه را سريعتر کند که لزومي نداشته و بدون پاداش هم پيشرفت مي کند. در اين حالت ما يک رفتار و عادتي ثابت داريم که با کوچکترين محرکي بروز و ظهور پيدا مي کند.

۳- رفتارهاي کليشه اي شده: با گذشت زمان به نظر مي رسد اين رفتارها فقط با يک محرک خاص ايجاد نمي شوند بلکه هر زمان حيوان به يک درجه از تحريک برسد پديد آمده يا کلا" خود به خودي بروز مي يابند. به عبارتي اين رفتارها از آن علل مسبب اصلي خود آزاد مي شوند. در اين زمان يک تغيير در محيط، تغيير در رفتار را در پي نخواهد داشت و اين رفتار به عنوان علامتي از آن چه در گذشته بوده است باقي مي ماند.

با اين طبقه بندي، علت مشکل بودن درمان اين رفتارها مشخص شد، هم چنين طبقه بندي فوق لزوم دريافت يک تاريخچه و معاينه دقيق جهت تفريق آنها از يکديگر را نشان مي دهد (۸).

عواملي که باعث اينگونه رفتارهاي تکرار شونده مي گردند عبارتند از:

۱- حيوان فرا مي گيرد به محرکهاي وسيعي پاسخ بدهد. فرض کنيد اسب در موقع غذا به در اصطبل ضربه مي زند و هنگامي که شما وارد محوطه اصطبلها مي شويد با ديدن شما و اينکه زودتر يا ديرتر از ديگر اسبها غذا به او داده شود عکس العمل نشان داده و حتي عمل حرکت پاندولي سر و گردن را از خود نشان مي دهد، زماني که اسب تغذيه شد غذا را پاداش براي خود مي داند و از آن به بعد هر زمان شما را مي بيند اين عمل را انجام مي دهد به عبارتي به محرکهاي وسيعي پاسخ مي دهد.

۲- عجز و ناتواني: اسب مواردي را مشاهده مي کند در حاليکه نمي تواند عملي انجام دهد، به عنوان مثال اسبي که در اصطبل است نمي تواند ارتباط اجتماعي با بقيه اسبها برقرار کند. اسب يک موجود شديدا" اجتماعي است ولي به دليل اصطبل و محيط بسته از اين عمل محروم شده است، پس صدا، بو و ديدن بقيه اسبها او را تحريک مي کند تا اين رفتارهاي جايگزين مثل حرکت پاندولي سر و گردن انجام دهد.

همچنين ممکن است رفتارهايي ديده شود که با اين ناتواني ها و محدوديتها ارتباط دارند که به صورت زير بيان مي شود:

الف) رفتارهاي پاسخي: پاسخي طبيعي نسبت به محرکي که نمي شود به آن دسترسي پيدا کرد. در اين مورد ممکن است اسب در باکس دور برود به دليل اينکه نمي تواند در محوطه راه برود، که امکان دارد تکرار شده و حالت کليشه اي يافته که به آن چرخش در جايگاه گويند.

ب) رفتارهاي جايگزيني: به دليل محدوديتهايي که در يک رفتار داردبه رفتار ديگري روي مي آورد. مانند چوب جويدن که به علت محدوديهايي که در غذا خوردن وجود دارد جايگزين غذا خوردن مي شود.

ج) بايدها يا نبايدها: توالي از اعمال متضاد که يا خود به خودي يا اختياري مي باشند. به نظر مي رسد اسب از گروهش جدا شده و دو مرتبه بر مي گردد. اين حالت را از عاملهاي بالقوه مسبب در حرکت پاندولي سر و گردن نام برده اند.

د) رفتارهاي عصبي: نوع ديگري از پاسخ به برخي محدوديتها مي باشد، از نمونه اين رفتارها مي توان به جفتک به در، گازگرفتن لبه ها و بلع هوا اشاره کرد که ممکن است جويدن چوب، بلع هوا يا گاز گرفتن لبه ها جايگزين قطع غذا شده باشد (۸).

اسبها به جهت اينکه انرژي خود را به نحوي تخليه کنند به عادتهاي بد رو مي آورند که اين عادات براي خود اسب و فردي که با اسب سر و کار دارد خطرناک بوده و حتي در برخي موارد مي تواند توان توليد مثلي سيلمي را کاهش دهد (۹). اين رفتارها بيشتر در اسبهاي عصبي ديده مي شود (۴) و بيشتر به علت سر رفتن حوصله اسب يا بيکاري پديد مي آيد و جزو ناهنجاريهايي طبقه بندي مي شوند که از تواناييهاي طبيعي اسب و بازدهي آن مي کاهد (۳).

 

تعدادي از رايج ترين رفتارهاي نامطلوب در اسب در ذيل توضيح داده مي شود:

 

جفتک به در و ديوار جايگاه

يکي از مخربترين رفتارها لگد زدن به در و ديوار اصطبل مي باشد که نه تنها ضررهاي مادي به اصطبل مي زند بلکه به خود اسب هم صدمات جدي وارد مي کند. ضربه به اندامهاي اسب بر اثر لگد زدن به ديوار مي تواند به رباطها، وترها، عضلات و مفاصل آسيب برساند که البته اين موارد جزو عيوب ظاهري هستند و از لحاظ زيبايي اهميت دارند اما اگر ادامه يابد مي تواند به يک عيب ساختاري منتهي شود. عواملي که سبب مي شوند اسب به اين کار اقدام کند عبارتند از:

۱- عصبانيت: حبس کردن اسب، وقتي شاهد دويدن و بازي کردن ديگر اسبها مي باشد.

۲- زمان تغذيه: هنگامي که در زمان تغذيه، فرد تغذيه دهنده وارد سالن مي شود اين عمل را انجام مي دهند که نشان از بي طاقتي است که بعد از مدتي به صورت رفتار غير قابل جلوگيري در مي آيد. ديگر اينکه اسبها در اصطبل غذاي کنسانتره خورده که حداکثر يک ساعت طول مي کشد در حاليکه در طبيعت يک اسب در طول روز ۱۶ ساعت به چرا مي پردازد، در نتيجه اسبها کسل شده، پس با ضربه زدن مي خواهد جلب توجه کند يا اينکه فقط کاري کرده باشد، اين حالت با دادن غذاهاي علوفه اي و فيبري بر طرف مي شود.

۳- فضا و ارتباط: سعي کنيد اسبها را نار هم نگه داريد . نگهداري دوستانه اسبها کنار هم استرسها را کم مي کند، در حاليکه تماس فيزيکي ندارند، اما حضور يک اسب دوست مي تواند اثر آرام بخش شديدي داشته باشد. جداسازي حيواني که اجتماعي است باعث عصبيت آن مي شود. حتي مي توان يک بز آرام يا جوجه را در اصطبل در کنار اسب نگهداري کرد که با آن زندگي کند، البته اين روشها بايد بسته به محل حدس زده شده و مناسبها اجرا گردد.

۴- تنهاگرايي: برخي اسبها ترجيح مي دهند که خودشان باشند چرا که بدين صورت رشد يافته و تربيت شده اند. اگر اسب کناري به اصطبل او بيايد حس مي کند محلش مورد تهديد واقع شده و عکس العمل نشان داده و لگد مي زند.

۵- محيط جديد: اگر اسبي به اصطبل جديد منتقل شود و يا در کنار اسبهاي جديد ديگري برود و لگد بزند، اين حالت را ممکن است در برگشت به محل قبلي خود حفظ کند. ماديان فحل و نرياني در کنار نريان ديگر نيز مي تواند باعث اين حالت شود (۲، ۵ و ۷).

 

گازگرفتن لبه ها

يک رفتار اکتسابي است که اسب جسمي را مثل لبه آخور يا درب اصطبل يا هر چيز جامدي را با دندانهاي جلويي گرفته، سپس گردن خود را کماني کرده و با دپرس کردن زبان و بالا کشيدن خنجره به سمت بالا و عقب هوا را مي بلعد و صداي خرخر مانندي توليد مي کند. به صورت اوليه به خاطر سر رفتن حوصله و بيکاري در اسبهايي که به مدت طولاني در باکس هستند و تمرين ندارند پديد مي آيد.

اين اعمال باعث صدمه به دندانهاي پيش، دل دردهاي متناوب، تجمع گاز در روده و ... خواهد شد.

اين حالت بايد از جويدن چوب و از گنده خواري به دليل کمبود مواد معدني تفريق گردد. اصطبلهاي چوبي ممکن است باعث تشويق اين عمل شوند. در هر سني ديده مي شود اما در اسبهاي مسن که کار کمتري دارند بيشتر مشاهده مي گردد (۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۰).

 

بلع هوا

رفتاري است که اسب گردن خود را خم و کماني کرده و هوا را مي بلعد که مي تواند جسمي را بگيرد و يا بدون گرفتن جسمي اين عمل را انجام دهد.

اين رفتار نيز به خاطر سر رفتن حوصله و بيکاري در اسبها پديد مي آيد و مي تواند باعث دل درد، کاهش اشتها، صدمات دنداني، اتساع معده و سوء هضم گردد.

بايد توجه داشت که يک اسب مي تواند هواخوار باشد بدون اينکه لبه را گاز بگيرد اما لبه را گاز مي گيرد تا هوا را ببلعد (۲، ۳، ۵، ۸، ۹، ۱۰).

 

حرکت پاندولي سر و گردن

به رفتاري اطلاق مي شود که اسب در داخل اصطبل سر و گردن خود را به صورت آهنگين و به حالت پاندولي از يک طرف به طرف ديگر تکان مي دهد و هماهنگ با آن وزن را از يک اندام قدامي به اندام قدامي مقابل رها مي کند که باعث صدمه به اندامهاي حرکتي قدامي و همچنين از دست دادن انرژي بدن و خستگي مي گردد. اين حالت نيز بر اثر بيکاري و سر رفتن حوصله در اسب صورت مي گيرد و مي بايستي مراقب تقليد ديگر اسبها نيز بود (۲، ۳، ۴، ۵، ۸، ۹ و ۱۰).

 

چوب جويدن

اسبها ذاتا" اصرار بر جويدن دارند، اما اين اسبها قسمتهاي داخلي اصطبلهاي چوبي را مي جوند زيرا ميل سيري ناپذيري نسبت به فيبر دارند. همچنين مي تواند به علت خمودگي و يا از کمبود مواد معدني باشد. اين رفتار اگر با شدت ادامه يابد مي تواند باعث کاهش صدماتي در دستگاه گوارش به علت بلع خرده هاي چوب گردد (۷ و ۸).

 

گاز گرفتن بدن خود

اين عمل بر خلاف بقيه رفتارها تنها يک تظاهر سر رفتن حوصله نمي باشد بلکه سب و صاحبش را شديدا" پريشان مي کند. در اين حالت اسب پاها، شانه ها و کتف خود را گاز مي گيرد و صدمات قابل توجهي به خود مي زند.

اين حالت به خصوص بعد از جفتگيري بروز مي کند. اگر اين دليل اصلي باشد مي توان با شستن نريان بعد از جفتگيري اين حالت را کاهش داد زيرا حدس مي زنند مربوط به بوي ماديان باشد. اما اگر نريان به صورت عادت اين عمل را انجام مي دهد کار زيادي نمي توان براي آن انجام داد و با پوزه بند مي توان از صدمه زدن به خودش جلوگيري کرد (۲، ۹ و ۱۲).

 

گاز گرفتن

بيشتر در سيلميها ديده مي شود ولي در اخته ها و ماديانها هم ديده شده است اما چون نريان بيشتر عصبي مي شود پس بيشتر احتمال گاز گرفتن وجود دارد. حتي در مواقع تيمار کردن اسب اين عمل را از روي شيطنت انجام مي دهد اما حاصل دردناکي دارد و نبايد تشويق شود (۵ و ۹).

 

پر نوشي

به علت سر رفتن حوصله پديد مي آيد که به صورت آشاميدن و ادرار کردن مکرر مشاهده مي گردد که با محدود کردن آب در دسترس حيوان اين عمل قطع مي شود (۱۰).

 

رفتارهاي عصبي

برخي سيلميها رفتارهاي عصبي شديدي از خود نشان مي دهند که باعث صدمه به حمل کننده و ماديان خواهد شد. اين حالتها به خاطر طرز خاص مهار کردن، محيط هاي خاص يا افراد خاص بروز مي کند. بنابراين با حذف اين موقعيتها از اين حالت جلوگيري خواهد شد. به هر حال همه اين موارد مربوط به عدم مديريت مناسب در دوران جواني اسب مي باشد (۹).

 

خود ارضايي

در نريانهايي که کاري براي انجام دادن ندارند و بيکارند ديده مي شود به خصوص آنهايي که با محدوديتهاي جنسي روبرو هستند. آلت تناسلي را از داخل پوشش خود خارج کرده و به زير شکم مالش مي دهند. در موارد شديد باعث انزال و هدر رفتن اسپرمها خواهد شد. اين حالت با کم کردن اوقات بيکاري اسب و همچنين اطمينان از فعاليتهاي جنسي مناسب کاهش مي يابد. اسبهاي تيزر اگر اجازه جفتگيري نيابند اين حالت را پيدا مي کنند. درمان مشکل است اما نتايج خوبي با کارگذاري حلقه هاي اطراف آلت گزارش شده است که باعث درد در موقع خود ارضايي مي شود اما زماني که اين حلقه را برداريد بار دير عادت قبلي از سر گرفته خواهد شد (۹).

 

درمان

در درمان اين حالات تذکر اين نکته ضروري مي باشد که مهار کردنهاي فيزيکي باعث وخيم تر شدن وضع خواهد شد.

ممکن است برخي از رفتارهاي کليشه اي نشان از بيماري اوليه عمومي باشد. به عنوان مثال تکان دادن سر مي تواند در پاسخ به حشرات مزاحم يا نشان از هيجان باشد و يا اينکه نشان از يک بيماري باشد.

کوک (۱۹۸۰) حدود ۵۸ مورد را جهت تکان دادن مداوم سر ارايه کرد که اگر درمان نشوند مي توانند به رفتارهاي کليشه اي تبديل شده که حتي بعد از درمان هم باقي بمانند.

غير ممکن است که يک علت را جهت رفتار کليشه اي عنوان کرد. اين رفتارهاي کليشه اي يک نشانه است نه تشخيص. همه اسبها در يک محيط خاص به اين رفتارها رو نمي آورند، بنابراين حدس زده مي شود مسايل ژنتيکي و ارثي هم دخيل باشد. مک گروي و همکاران (۱۹۹۵) عاملهاي مختلفي را در بالا بردن ريسک اين رفتارها دخيل دانسته اند که عبارتند از:

۱- علوفه کمتر از ۸/۶ کيلوگرم در روز

۲- بستر غير از کاه

۳- محوطه ها و اصطبلهايي که کمتر از ۷۵ سر اسب دارند

۴- باکسهايي که کمترين ارتباط را با اسبهاي اطراف دارند

۵- استفاده از يونجه تنها به عنوان منبع علوفه

۶- نبودن پادوک

به عنوان درمان موارد زير پيشنهاد شده است:

۱- پيشگيري

۲- از بين بردن مسبب

۳- عوض کردن محيط

۴- تغيير رفتار به رفتارهايي که مشکل ساز نباشند

۵- تشويق رفتارهاي خوب تا از بروز عادات بد جلوگيري شود

بهترين روش آن است که علت را بيابيم. در برخي موارد بهتر است اسب را به حال خود رها کرده و با آن رفتار آن را پذيرفت (۸).

راههاي اختصاصي زير نيز عنوان شده است:

جهت بلع هوا و گازگرفتن لبه ها: مي توان اجسام دندانگير را جمع آوري کرد، لبه ها را حذف نمود و تمام محل را با Cribox يا Creostote يا رنگ تند مزه مشابه آغشته نمود. مي توان از پوزه بند يا تسمه ممانعت کننده که اطراف گلو بسته مي شود و از کشش عضلات گردن که باعث بلع هوا مي شود جلوگيري مي کند استفاده نمود. راه ديگر اين است که اسب را در محوطه رها و آزاد گذاشت. راه حل نهايي عمل جراحي است که عضلات و عصبي که در اين عمل دخالت دارند قطع مي شود. از جراحي ديگري که ابتدا در اسکانديناوي صورت مي گرفته نيز مي توان ياد کرد. در اين روش دو حفره دايمي در دو طرف دهان اسب ايجاد مي کنند. اين حفرات از ايجاد خلا در دهان و حلق که لازمه بلع هواست جلوگيري مي کند. بيهوشي عمومي لازم است ولي عمل بسيار ساده اي مي باشد. يک برش ۵ سانتيمتري افقي در اطراف دندان اول گونه اي داده و تا دهان ادامه مي يابد. لايه مخاطي به پوست متصل مي شود تا يک فيستول دايمي داشته باشيم. براي اطمينان از عدم بسته شدن مجرا يک کانولاي پلاستيکي را به مدت ۶ ماه کار مي گذارند. اين عمل در هر دو طرف اجرا مي گردد. در چند روز اول حيوان در آشاميدن آب مشکلاتي دارد اما به سرعت عادت مي کند (۱، ۳،۴، ۵، ۸ و ۱۰).

جهت حرکت پاندولي سر و گردن: اينگونه اسبها بايد جدا نگهداري شوند تا از تقليد ديگر اسبها جلوگيري به عمل آيد، غذا را کم و متناوب در اختيارشان بايد گذاشت. آزاد گذاشتن حي.ان يا استفاده از وسيله ممانعت کننده اين عمل بهترين راه حل است هر چند آنهايي که مزمن شده اند باز اين عمل را در اصطبل انجام مي دهند (۳، ۵، ۹ و ۱۰).

جهت رفتارهاي عصبي: اگر اين رفتارها غير قابل کنترل است نريان را مي توان اخته کرد. ۹۵٪ موارد اسب اخته ديگر آن حالت عصبي را از خود بروز نمي دهد اما اگر به خاطر ارزش آن بايد حفظ شود پس اقدامات تامين امنيت جهت حمل کننده و ماديان بايد در نظر گرفته شود. حتي برخي مواقع فقط با تلقيح مصنوعي مي توان از آنها توليد نسل به عمل آورد (۹).

جهت گاز گرفتن: اين عمل بايستي در سنين پايين با کشيدن و ضربه دهنه و ضربه روي پوزه جهت سرزنش کردن اصلاح شود. اگر اين عادت ادامه يابد چنين نرياني غير قابل حمل و نقل مي شود. چنين نريانهايي در موقعيتهاي خاص گاز مي گيرند که حتي الامکان بايستي از به وجود آمدن اين فرصتها جلوگيري کرد (۹).

جهت گاز گرفتن بدن خود: مهار فيزيکي لازم است و اسبهاي کمي به حالت اوليه بر مي گردند (۱۲).

جهت جفتک به در ديوار جايگاه: با حفاظت دستها و پاها با بانداژ و محافظتهاي نفاصل و همچنين ديوارهاي پد گذاري شده از آسيب اين کار مي توان جلوگيري کرد (۷).

جهت پر کردن اوقات اسب مي توان از اسباب بازيهايي جهت او استفاده کرد اما بايستي مراقب بود که باعث بدتر شدن وضع نشويم (۷ و ۸).

برخي منابع با توجه به اينکه علت اين رفتارها را ترشح اندورفينهاي طبيعي در بدن دانسته اند استفاده ازNaloxane را به عنوان درمان پيشنهاد کرده اند.

در پايان مجددا" اشاره مي گردد اين رفتارها به دليل سوء مديريتها پديد مي آيد، پس با مديريت مناسب در دوران کره گي و فراهم آوردن شرايط مناسب مي توان از عادات فوق جلوگيري نمود.