توليد مثل اسب
توليد مثل
بهتر است كه همة اسبداران تا حدي از توليد مثل اسب آگاهي داشته باشند. بيترديد امروزه بر شمار علاقمندان به پرورش اسب بويژه پوني، افزوده ميشود. اغلب، پس از اينكه فرزندان خانواده دوران خردسالي را پشت سر مي گذارد، اين پرسش مطرح ميشود كه با پوني چه بايد كرد. پوني را مي توان فروخت، ولي معمولاً تا آن موقع به صورت عضوي از خانواده درآمده و هيچكس تمايلي به فروش آن ندارد. اگر ماده باشد، نخستين كار بارور كردن اوست.
نخستين سؤال اين است كه بايد از چه سيلمي استفاده كرد؟ طبيعي است شما نرياني خوش تركيب و خوش ركاب را بر ميگزينيد، ولي مهمتر از هر چه ديگري خلق و خوي نرياد است. هيچگاه نبايد از يك نريان بداخلاق براي اين كار استفاده كرد؛ چرا كه تقريباً همواره اين عيب بزرگ از نسلي به نسل ديگر منتقل ميشود. يك پوني بدخلق و شرور نه تنها باعث دردسر است، بلكه ميتواند خطري جدي براي مربيان و همچنين بچهها به شمار آيد.
پس از انتخاب نريان مناسب، اين سؤال پيش ميآيد كه جفتگيري چه زماني بايد صورت بگيرد؟ در مورد اسبهاي اصيل كه به منظور شركت در مسابقات اسب دواني پرورش داده ميشوند، بهتر است كره اسب تا حد امكان نزديك به آغاز سال ميلادي (دي ماه) به دنيا آمده باشد اين بدان علت است كه در اسبهاي تروبرد سن كره را از دي ماه هر سال حساب ميكنند. (در ايران بهار مبناي محاسبه است)، اگر اسب شما در گروه اسبهاي دو ساله در مسابقه شركت كند، همواره اين يكي دو ماه بالاتر بودن سن اسب يك مزيت مي باشد.
اما در مورد پونيها و اسبهايي كه به منظور كار در مزرعه و يا شكار از آنها استفاده ميشود، اين موضوع مصداق نداشته بهتر است كرة آنها زماني متولد شد كه هوا خوب و چراگاه سرسبز است؛ يعني بسته به اينكه در جنوب يا شمال كشور هستيد، كره در فاصلة بين نيمة اول ارديبهشت ماه تا اوايل تيرماه به دنيا بيايد.
طول دورة آبستني، يعني مدتي كه كره در رحم مادر قرار دارد (فاصلة بين جفتگيري ماديان و تولد كره اسب)، تقريباً يازده ماه است، هر چنئ كه موارد معدودي ممكن است كره يك يا دو هفته زودتر يا تا يك ماه ديرتر متولد شود. بنابراين اگر ميخواهيد كره در ارديبهشت ماه به دنيا بيايد، بايد جفتگيري در خردادماه انجام شود.
ماديان هر سه هفته يك بار فحل ميشود و به مدت دو يا سه روز فحل ميماند و تمايل به جفتگيري با نريان را از خود نشان ميدهد. طي اين مدت، در بدن ماديان، سلول جنسي ماده يا تخمك از تخمدان آزاد ميشود. آبستني مستلزم تركيب اين تخمك با اسپرم نريان است.
سلولهاي جنسي نر تقريباً بيست و چهار ساعت زنده مي مانند؛ چنانچه آنها در اين مدت با تخمك برخورد نكنند، جفتگيري بيحاصل خواهد بود.
بهترين زمان جفتگيري ماديان، ساعتهاي پايان دورة فحلي است. كه احتمال آزادشدن تخمك بيشتر از هر زماني ديگر است. البته بهترين و عمليترين شيوه اين است كه در اين مرحله با دامپزشك خود مشورت كنيد. چه بسا او تصميم بگيرد كه ماديان را از طريق مقعد معاينه كند و فوليكولهاي رسيدة تخمدانها را پاره كند تا اطمينان حاصل شود كه تخمك پيش از جفتگيري آزاد شده است.
بهتر است كه چهل تا شصت روز پس از جفتگيري دامپزشك خود را فرا بخوانيد تا از ماديان خون گرفته و آن را از نظر تأييد آبستني آزمايش كند. نمونة ادرار را نيز ميتوان سه تا چهار ماه پس از جفتگيري بدين منظور آزمايش كرد.
در طول مدتي كه ماديان آبستن است، بايد به خوبي نگهداري شود و از تغذية مناسب هم برخوردار باشد تا كره اسبي سالم و نيرومند داشته باشيد.
زمان زايمان در ماديان
با فرا رسيدن زمان زايمان، پستان و رگهاي آن رفته رفته متورم ميشود. مادهاي براق در نوك پستانها شكل مي گيرد و چه بسا شير از آنها جاري شود. ولي، با وجود اين نشانه هاي كلي، پيشگويي زمان دقيق زايمان در ماديان بسيار دشوار است. ماديان اصلاً دوست ندارد كه كسي او را در حين زايمان تماشا كند و لذا اغلب در طول شب كرة خود را به دنيا ميآورد. در واقع، من خود، افراد بسياري را سراغ دارم كه شبها و هفتههاي پياپي چشم بر هم نگذاشتهاند تا شاهد زايمان ماديان باشند موفق نشدهاند. چه بسا خواب آنها را فرا گرفته يا براي نوشيدن فنجاني قهوه محل را ترك كردهاند و وقتي بازگشتهاند كره اسب را در كنار مادرش يافتهاند.
زماني كه زايمان ماديان آغاز ميشود، روندي بسيار سريع دارد و اگر همه چيز به خوبي پيش رود، از ابتدا تا انتهاي آن بيش از پانزده تا سي دقيقه به دراز نميكشد.
زايمان در اصطبل يا در چراگاه
در اين رابطه، قاعده مشخصي وجود ندارد و بيشتر به سليقة صاحب اسب بستگي دارد. پس از تولد كره، جفت – پرده أي بزرگ به رنگ قرمز يا شكلاتي كه كره را پيش از تولد احاطه كرده هم بايد توسط ماديان دفع شود. (تصوير پنج). چنانچه اين عمل تا دو ساعت پس از زايمان انجام نشد، آنگاه بايد بي درنگ دامپزشك خود را فرا بخوانيد. چنانچه جفت در رحم ماديان بماند، به عوارضي حاد و اغلب كشنده همچون التهاب رحم، التهاب نسج مورق سم، پنوموني و مسموميت خوني ميانجامد.