چگونه با ترس بعد از حادثه سوارکاری کنار بیاییم؟
چگونه با ترس بعد از حادثه سوارکاری کنار بیاییم؟
در مطلب گذشته پیرامون ترسی که بعد از روی دادن یک حادثه در سوارکاری در سوارکار ایجاد می شود صحبت کردیم و برای غلبه بر این ترس نیز نکاتی را مطرح کردیم؛
در این مطلب نیز قصد داریم چهار نکته ی باقی مانده جهت به دست آوردن اعتماد به نفس سوارکاری که دچار حادثه شده است را ارائه کنیم.
نکته 3: از قدرت تصویرسازی ذهنی استفاده کنید:
قوه تخیل و تصویرسازی ذهنی می تواند یک ابزار بسیار قدرتمند برای بازیابی اطمینان و اعتماد بنفس شما باشد. تخیل می تواند باعث شود بدن و ذهن شما به صورت هماهنگ و متحد عمل کند.
ما بیشتر اوقات قدرت تاثیرگذاری ذهن بر بدن را دست کم می گیریم. برای اینکه به چنین قدرتی پی ببرید، یک لیموترش پرآب را تصور کنید. در ذهن خود تصور کنید که در حال نصف کردن این لیموترش با یک چاقو هستید و آب ترش لیمو از آن بیرون می زند.
با همین عمل ذهنی، ترشح بزاق در دهان شما افزایش پیدا کرده است که در واقع یک پاسخ فیزیکی مرتبط با تصویرسازی ذهنی است. ذهن ما آموخته است که تصاویر ذهنی را با پاسخ های خاص بدنی ارتباط دهد.
تصویر ذهنی فعلی شما از رانندگی ممکن است باعث ایجاد واکنش بدنی اضطراب، تعریق، و افزایش ضربان قلب شود. بنابراین شما می توانید با تقویت مهارت تصویرسازی ذهنی، طوری تنظیمات مغزتان را تغییر دهید که تداعی های جدید و مطلوبی را در مورد سوارکاری برای شما ایجاد کند.
منابع بسیار زیاد و مفیدی در زمینه تکنیک های تصویرسازی درست ذهنی وجود دارد که می توانید از آنها بهره ببرید.
نکته 4: خود-هیپنوتیزمی:
این امکان نیز وجود دارد که شما با خود-هیپنوتیزمی بتوانید ترسها، تردیدها و اضطرابهای خود را کنترل کنید. با این شیوه می توانید نحوه نگرش خود نسبت به شرایط مختلف را در بخش ناخودآگاه ذهنتان تغییر دهید.
خاطره شما از حادثه ای که برایتان پیش آمده در ناخودآگاه ذهنتان باقی می ماند و ذهنتان هرچه را که حتی اندکی به آن نزدیک و شبیه باشد، با آن تداعی می کند.
غریزه ی جنگ یا گریز که در همه ی ما وجود دارد ما را از خطرات و آسیب ها مصون می دارد (به این صورت که در مقابل احساس خطر یکی از دو راه ماندن و جنگیدن یا فرار کردن را برمی گزینیم).
اما گاهی اوقات حتی وقتی دیگر خطر یا عامل نگرانی وجود ندارد این حس بیش از اندازه فعال است. خود-هیپنوتیزمی مستقیما ذهن ناخودآگاه را هدف می گیرد و می تواند این تداعی های منفی را با تداعی های جدید مثبت جایگزین کند. این روش تا حدودی مثل روش تصویرسازی ذهنی عمل می کند، اما به نظر من از آن قدرتمدتر است.
نکته 5: راحت در مورد ترس هایتان صحبت کنید:
در دنیای سوارکای ممکن است ترس یک عیب یا ضعف به شمار برود. من این را "ذهنیت کابویی" قدیمی می نامم. نگهداشتن ترس ها در درون می تواند باعث بزرگ شدن و تشدید آنها شود. فردی را ازمیان کسانی که می شناسید انتخاب کنید که می دانید شخص با درک و حمایتگری است، و با او در مورد ترستان به راحتی و بدون رودربایستی حرف بزنید.
بسیاری از سوارکاران در نقطه ای از روند حرفه ای شان اعتماد بنفس خود را از دست داده اند؛ شاید درد دل کردن با این افراد راحتت تر باشد چون می توانند با شما همدردی کرده و به خوبی شما را درک کنند.
نکته 6: از گفتگوی مثبت استفاده کنید:
از حالا به بعد، درمورد سواری خودتان فقط از جملات مثبت استفاده نمایید.
نگویید: "من می ترسم چهارنعل بروم. من خیلی بزدل هستم. باید اسبم را بفروشم". به جای آن بگویید: "امروز میخواهم چند بار از حالت قدم به یورتمه بروم. می خواهم هم خودم و هم اسبم راحت بتوانیم سواری کنیم. من به این وضع افتخار می کنم زیرا این کار یک قدم مرا به هدفم که چهارنعل رفتن است نزدیکتر می کند".
به جای اینکه بگویید: "امروز هم اسبم حتما از آن سنگ بزرگ که در مسیر وجود دارد وحشت می کند. همیشه همینطور است. فکر کنم عمدا این کار را می کند"، بگویید: "بی صبرانه منتظرم ببینم امروز در مسیر چه کار می کنم. من احساس راحتی و آسایش دارم. می خواهم وقتی به آن تخته سنگ نزدیک شدیم فقط روی رد شدن از آن تمرکز کنم. اسبم هم تمرکز و راحتی من را متوجه می شود و از من اعتمادبنفس می گیرد. به این صورت می توانیم به راحتی و با اطمینان از آن مانع عبور کنیم.
مغز شما هرچه را که بگویید قبول دارد و مطابق همان واکنش نشان می دهد. گفتگوی درونی مثبت می تواند تاثیر شگرفی بر دستیابی به نتایج مثبت داشته باشد.
هر قدر هم که ترس شما از سواری شدید شده باشد، باز هم این توانایی را دارید که اعتمادبنفس و اطمینان قبل از حادثه را دوباره به دست آورید. اگر همین حالا اجرای مراحل ذهنی لازم برای این منظور را آغاز کنید، می توانید دوباره سوارکاری را با اعتماد از سر بگیرید.
در این زمینه زیاد مطالعه کنید؛ یادتان باشد که "توانا بود هرکه دانا بود"