لزوم اصلاح اسب ایرانی 

یکی از فاکتورهای اصلاحی درگذشته تامین الگوها ازمیان حلقه های نزدیک است وبمرور با گسترش حلقه های فامیلی به اصلاح گسترده نایل می آمدند که درایران هم چند الگو در نژادهای عرب وترکمن وکرد وکاسپین بطور کاملا سنتی وسلیقه ای وجود دارد اما به دلیل زمان بالای این اصلاح عموما سیکلها ناقص مانده ویا به فراموشی سپرده شده اند که سبب چرخش ژنهای غالب و تقابل تیره ها برای احیا و درنتیجه ضعف عمومی اسبهای ایرانی میشود ،بطور مثال هیچ دو برادر ازدو لاین ثابت خصوصیات یکسانی ندارند و مادیانها عموما غالب ۷۰درصد میمانند و نقش سیلمی بسیار بد منتقل میشود .

در علم اصلاح با استفاده از آنالیزهای ژنتیکی و بررسی فاکتورهای اصلی وبهره وری از منابع زمان را کوتاه وبا بررسی دقیق سبب تولیدات سالم وبا کیفیت میشوند ، که سبب ارتقا ریخته و کسب هویت منتهی به برند شود .

بدبختانه درایران با نگاه بسیار سطحی به اسب و پایین بودن انتظارات عمومی و بی کفایتی مسئولین مربوطه از گذشته تا امروز که عموما برای رفع مشکلات بطور ریشه ای با احمال کاری و سیاستهای غلط مبادرت به رفع نیاز مقطعی با روشهای بسیار سطحی ازقبیل واردات ،ترکیب ،تکیه به رندوم تکرار امورات این صنعت را سالها گزرانده اند و در برخی مواقع هم درکمال تعجب شاهد هستیم زحمات دیگر کشورهای را به پای خود در اذهان عمومی اعلام میکنند که از نظر فلسفی این حرکت را میتوان صنعت چند تن برای ورزش چند تن نامید زیرا فقط تامین کننده نیازهای چند تن است .

گردش مالی بالای ناشی از واردات اسبهای عموما اکسپایر در اماکن فرهنگی ورزشی علیرغم معاف بودن مالیات و شرکتهای ریز و درشت که نهایتا فقط تامین کننده نیاز میدان برای چند تن است و جای بسی سوال دارد !! حکایت از افت بسیار فاحش این صنعت درمقایسه حتی با دهه هفتاد که در بدترین دوره های اسب بعد از جنگ بوده را دارد که با صدهها باشگاه دولتی و پرورشگاه خصوصی افراد بیشتری با اسبهای ایرانی دراین جرگه مشغول به فعالیت بوده اند و اسبداری واقعی صورت می گرفت .

امیدواریم با همت همه دلسوزان واقعی روزی را شاهد باشیم که این صنعت عاری از افراد خود فروش و منفعت طلب شود و تمدن پارسی با احیای اسبان آریایی خود سبب فخر و مباهات کشورمان باشد .صنعت اسب درایران