بيمارى لنگش در اسب يا ناويكولار
بيمارى لنگش در اسب يا ناويكولار
بیماری ناویکولار شایعترین علت لنگش مزمن در اسب است. این لنگش اغلب در پاهای جلویی اتفاق میافتد. اگر هر دو پای جلویی به تساوی گرفتار شوند، هیچگاه لنگش به چشم نمیآید.
اما در همان حالت هم اگر دقت کنید متوجه خواهید شد که اسب قدمهای کوتاهی بر میدارد. اغلب اوقات اسب روی پایی که درد بیشتری دارد میلنگد. اما اگر عصب این پا به منظور از بین بردن درد مسدود شود، بلافاصله لنگش پای دیگر اسب مشخص میشود. مشکل ناویکولار اغلب فاقد نشانه خارجی است. گاهی قسمت پشت سم پا که وضع وخیمتری دارد دچار انقباض میشود ولی در اکثر موارد دو پای اسب مثل یکدیگرند.
هیچ افزایش دمایی در عضو رویت نمیشود و با فشار دادن و یا چکش زدن، دردی در آن ایجاد نمیگردد. لنگش به تدریج خود را نشان میدهد. در مرحله ابتدایی بیماری ناویکولار اسب فقط در لحظه اولی که پس از استراحت از اصطبل خارج میشود، در برداشتن چند گام بلند میلنگد. در برخی موارد لنگش اسب برخی روزها وجود دارد ولی همیشه نیست. با ادامه پیشرفت عارضه، لنگش اسب دائمی میشود. بیماری ناویکولار به دنبال چند روز استراحت به طور موقتی بهبود مییابد ولی بعد از ٣٠ تا ٤٠ دقیقه وقفه بعد از تمرینات شدید دوباره وخامت مییابد.
نتایج به دست آمده از آزمایشات پس از مرگ حیوان، بیانگر این واقعیت است که پوشش غضروفی استخوان ناویکولار سالها قبل از بروز عارضه دچار فرسایش شده است. عکسهای تهیه شده با اشعه ایکس هم مؤید این مدعاست.
درسالهای اخیر به کل پا، به عنوان مركز گرفتار توجه شده است. زیرا جریان خون کل ناحیه دستخوش تغییر میشود و بسیاری از رگهای کوچک خونی استخوان ناویکولار توسط لخته خون مسدود میگردد و به همین علت گردش خون و فشار خون در عضو بسیار ناچیز خواهد بود. آزمایشات بالینی نشان داده بیشتر خونی که متوجه پا میشود، بدون آنکه به تمام قسمتهای پا و پایین مچ برود منحرف شده و به اطراف بخلق رفته و بعد دوباره به ران باز میگردد. بدین صورت جریان خون در پا بسیار آرام صورت میگیرد.
تا امروز در تمام دنیا بر سر عامل ایجاد کننده عارضه ناویکولار اختلاف نظر بوده است. تنها چیزی که میتوان در مورد آن گفت این است که این عارضه را بعد از مشاهده چند تغییر در پا به این نام مینامند.
اول آنکه اسب لگنش مزمنی دارد که این لنگش در قسمت پایین تر از مچ پا است که دلیل آن مسدود شدن عصب است. بعلاوه در عکس تهیه شده توسط اشعه ایکس تغییرات استخوان ناویکولار مشهود میباشد. این تغییرات منجر به افزایش جریان خون به استخوان میشود و بدین ترتیب تعدادو توزیع حفرههای تغذیهای استخوان، یعنی سوراخهایی که عروق خونی از آنجا وارد استخوان میشوند افزایش مییابند.
تشخیص مبتنی بر علائم بالینی، تشخیص قابل اطمینانی نیست، همانطور که تشخیص از روی عکس تهیه شده با اشعه ایکس هم به تنهایی کافی نمیباشد. در بسیاری از اسبان مبتلا به بیماری ناویکولار قبل از آنکه حیوان بیماری را نشان دهد میتوان با تست خم کردن پا عارضه را تشخیص داد. به این صورت که اسب بعد از انجام تست در هنگام برداشتن چند قدم بلند اول، دستخوش لنگش میشود. انجام تست بدین صورت است که پای حیوان را تا جایی که میشود خم میکنند و پس از ٣٠ثانیه آن را رها کرده و اسب را وادار به یورتمه رفتن میکنند. در مورد ارثی بودن بیماری اختلاف نظراتی وجود دارد.
شواهدی دال بر آن است که برخی نژادها مانند تروبرد و تروبردهای ناخالص بیشتر مستعد این عارضهاند. در اسبهایی که انگشت پاهایشان بلند است و پاشنه کوتاهی دارند بخلق از مچ به پایین شکسته و زاویه دار است. این مسئله نقش مهمی در توسعه بیماری بازی میکند. از طرفی وارد آمدن وزن اضافی اسب بر روی پاشنه پا هم حیوان را مستعد توسعه بیماری مینماید که این حالت ممکن است موجب گرفتگی رگهای خونی شود.
عملکرد درمانی
در گذشته پس از مرگ حیوان متوجه بیماری میشدند. ولی هم اکنون وضع بهتر شده است. اولین قدمی که باید در مورد این عارضه برداشت، تراز کردن پای معیوب است. اگر این کار انجام نشود، اسب به هیچ درمان دیگری پاسخ نمیدهد. دومین گام نعل کردن بسیار دقیق اسب است. یکی از مناسب ترین کارها، نعل کردن با نعل بیضی شکل است که پاشنهها را محافظت میکند. اما اگر اسب با نعل معمولی نعلبندی شود بهتر است نعل را کمی عقب تر بطوریکه کمی از انتهای پاشنه بیرون باشد، نعلبندی کنند و در عین حال بهتر است زوایای ناخن اسب را گرد سوهان کنند. با متقاعد کردن نعلبند به اینگونه نعلبندی، پای اسب تا حد امکان به مدت چند ماه به سمت عقب پاشنه سنگینی نمیاندازد.
افزایش جریان خون در ناحیه هم میتواند در درمان این عارضه بسیار مؤثر باشد. اصلی ترین داروئی که در این عارضه مورد استفاده قرار میگیرد وارفارین است.
اما نقطه ضعف استفاده از این دارو در این است که تأثیر بینهایت سمی دارد. زیرا همانطور که لخته
خون را از بین میبرد به همان نسبت خطر خونریزی مهلک از زخمهای معمولی را افزایش میدهد. برای دستیابی به حد مورد نیاز بی خطر دارو ٦هفته آزمایش خون نیاز است.
ایزوسوپرین یک داروی متسع کننده مویرگهای خونی در پا است که موارد مصرف بالایی دارد. این دارو اجازه جریان آزادانه خون را در عضو میدهد. این دارو سمی نیست و درمان با آن ١٢هفته بطول میانجامد.