معضلات سوارکاری از زبان یک پیشکسوت
کمتر کسی است که نداند نام نور محمد حبیبی با سوارکاری ایران عجین شده است. پیشکسوتی که در یک بعدازظهر سرد زمستانی با او در باشگاه سوارکاریاش به گفتوگو نشستیم تا بدانیم علل حال و روز خراب سوارکاری ایران چیست و راهکارهایش را در این باره بدانیم. او میگوید مسبب اصلی این وضع افرادی هستند که در فدراسیون به دنبال منافع شخصی بوده و خط نامناسبی به روسای این فدراسیون میدهند. او در اظهارات خود به موارد مهمی در رابطه با دوپینگ اسب ها، نحوه انتخاب سوارکاران تیم ملی، دادن مدرک مربیگری به افراد و بسیاری از واقعیتهای تلخ این روزهای جامعه سوارکاری اشاره کرد که وجود چنین مشکلاتی را دلیل عذاب بسیار زیاد دلسوزان جامعه سوارکاری میداند.
گفت و گوی یک ساعته خبرنگار ایسنا با این پیشکسوت سوارکاری را در ادامه میخوانید.
* در ابتدا سابقه فعالیت خود در رشته سوارکاری را شرح دهید؟
- از سن هشت سالگی و به واسطه یکی از اقوام به نام آقای شاطری که یک نظامی و از سوارکاران به نام بود وارد دانشکده افسری شدم و به سوارکاری مشغول شدم. به مرور زمان به این رشته مهیج علاقمند شدم و از آنجا که پدرم نیز یک سوارکار بود از جانب خانواده نیز مورد تشویق قرار گرفتم و تا جایی پیش رفتم که همه کار و زندگیام اسب و سوارکاری شد. اولین مسابقه من در سن 9 سالگی و در یک مسابقه نمایشی در دانشکده افسری بود که توانستم عملکرد خوبی داشته باشم و مورد تشویق قرار گیرم. در ادامه نیز در مسابقات زیادی از جمله کورس و پرش شرکت کردم تا این که یک روز یکی از اساتید سوارکاری به نام خلوتی پیشنهاد داد به باشگاه "انقلاب" فعلی بروم و در سن 16 سالگی مربیگری را نیز در آنجا آغاز کردم. پس از آن در مسابقات بزرگ کشوری نیز شرکت و موفق به دریافت جایزه از مقامات پیش از انقلاب شدم.
در سال 1351 و در حالی که 21 ساله بودم به کشور فرانسه رفتم و دوره چابک سواری و کورس را گذراندم و پس از آن نیز در سوئیس دوره درساژ را فرا گرفتم.
در سال 1364 به همراه رحمانی و رضایی به مسابقات آسیایی کره اعزام شدیم که موفق به کسب مقام سوم تیمی شدیم. البته در این مسابقات با اسبهای قرضی به میدان رفتیم، چرا که هزینه برای اعزام اسبهای خودمان به کره بسیار بالا بود. در مسابقات هیروشیما و سپس شوروی در رشته درساژ به میدان رفتیم، اما پس از آن برای این که به جوانان میدان بیشتری داده شود از تیم ملی کنار رفتیم و از اوایل انقلاب اسلامی تاکنون عضو کمیتههای مختلف فدراسیون سوارکاری هستم.
* مهمترین مشکلات حال حاضر جامعه سوارکاری از دید شما به عنوان شخصی که با روسای مختلف فدراسیون سوارکاری همکاری داشتهاید، چیست؟
- من از هیچ رییس فدراسیونی گلایه ندارم، چرا که خود جامعه سوارکاری باید پیش قدم شود و کارها را درست کند. متاسفانه در سوارکاری ایران فقط به چند تیر و تخته چسبیدهایم و به برگزاری مسابقات پرش اکتفا میکنیم. هر رییسی هم که میآید سریعا مسابقات پرش را برگزار میکند. در حالی که سوارکاری شامل چندین رشته مختلف است که اهمیتی برای آن قائل نیستند. مگر برگزاری یک مسابقه پرش کاری دارد و آیا برگزاری این گونه مسابقات دردی از جامعه سوارکاری دوا میکند.
* پیشنهاد شما شامل برگزاری چه مسابقاتی است؟
- ما بهترین موقعیت را برای برگزاری مسابقات سه روزه و صحرایی در کشور داریم، چرا نباید این گونه مسابقات را در حالی که هم موقعیت خوب و هم اسب های سه روزه خوبی داریم برگزار کنیم یا این که چرا باید در رشته درساژ به عنوان پایه سوارکاری تا این حد ضعیف ظاهر شویم.
* راه چاره از دید شما برای حل این گونه مشکلات چیست؟
- به اعتقاد من اگر افرادی که در فدراسیون در کنار روسا قرار میگیرند و به آنها مشورت میدهند باید برنامهریزی درست و خط دهی مناسبی به روسا داشته باشند تا بتوان به پیشرفت سوارکاری به صورت اصولی و استاندارد امیدوار بود. متاسفانه نمیدانم چه دستهایی در کار است که نمیگذارند سوارکاری در ایران بر اساس برنامهریزی استاندارد و مانند کشورهای دیگر باشد تا سوارکاری ایران نیز به جایگاه شایسته خود برسد و این همه سرمایه به هدر نرود. این گونه بیبرنامگیها سبب شده ما نتوانیم جایگزینهای خوبی برای سوارکارانمان تربیت کنیم و در حالی که اوج هنرنمایی یک سوارکار در دوران جوانی است، متاسفانه سوارکاران بسیاری در ایران در جوانی از سوارکاری خداحافظی میکنند. اگر در رده نونهالان، نوجوانان و جوانان برنامهریزی درستی صورت پذیرد مطمئنا سوارکاران در این رشته ماندگار خواهند شد و استعدادیابی نیز به درستی پیاده میشود.
* چرا با وجود تعداد زیاد باشگاههای سوارکاری در کشور هنوز این رشته نتوانسته با وجود قدمت بسیار در ایران به جایگاه واقعی خود برسد؟
- این حرف کاملا درست است، چرا که در اغلب شهرستانها تعداد زیادی باشگاه سوارکاری درجه یک است یا در تهران، کردان و لواسان نیز باشگاههای زیادی در حال فعالیت هستند، اما عدم برنامهریزی مناسب و بیتوجهی به نظرات متخصصان دلسوز این رشته باعث شده این باشگاهها نتوانند به رسالت خود به درستی عمل کنند و هزینههای زیادی به هدر برود.
* پس به اعتقاد شما سرمایهگذاری بیشتر در این رشته چاره کار نیست و برنامهریزی اصولی است که میتواند نجات بخش سوارکاری ایران باشد؟
- هزینهها و سرمایهگذاریهایی که در ایران بر روی اسب میشود در هیچ کجای دنیا نظیر ندارد، اما به عنوان مثال اگر در کشور هلند یک اسب را پنج میلیون یورو یا هفت میلیون یورو قیمت میگذارند واقعا ارزش آن را دارد و بر روی آن کار کردهاند، اما بسیاری از قیمتهای اسب در ایران کاذب است. حتی آلمان و هلند که صاحب بهترین اسبها در جهان هستند به اندازه ایران بر روی اسب هزینه نمیکنند. مثلا اگر برای خرید یک اسب معمولی در آلمان 20 هزار یورو هزینه شود تا به ایران برسد حتی به یکصد و پنجاه میلیون تومان میرسد در صورتی که در قیمت گذاری اسبها در ایران باید کار کارشناسی دقیق صورت گیرد و اسبها صادقانه قیمت گذاری شوند.
* شنیده میشود برخی اوقات منافع فردی به منافع سوارکاری کشور ترجیح داده می شود. آیا چنین مواردی وجود دارد؟
- بله، کاملا درست است. چطور میشود یک سوارکار که خودش در میدان با دیگران مسابقه میدهد همزمان عضو کمیته فنی فدراسیون نیز میشود. حتی خود من که بیش از 50 سال است در این ورزش استخوان خرد کردهام اگر جایی احساس کنم که تصمیمم در موفقیت پسرم به عنوان سوارکار نقش دارد ناخودآگاه منافع او را نیز در تصمیم گیریها مدنظر قرار میدهم که این طبیعی است و از این نمونهها نیز زیاد داریم و نباید امثال من را که پسرم نیز در میدان مسابقه حضور دارد را به عنوان عضو کمیته فنی به کار گیرند. به اعتقاد من آنها که در فدراسیون سوارکاری خط میدهند خوب نیستند. ما نباید همه تقصیرها را به گردن رییس فدراسیون بیندازیم. یک رییس فدراسیون که در راس کار قرار میگیرد معمولا چیزی از سوارکاری نمیداند و اگر کارها خوب پیش برود نتیجه کار جامعه سوارکاری است و اگر به وضعیت فعلی هم مبتلا شود نتیجه عملکرد و خط دهی برخی افراد در جامعه سوارکاری است و مشکل از آنهاست.
* روند انتخاب سوارکاران برای حضور در تیم ملی را چگونه ارزیابی میکنید؟
- یکی از مشکلات جدی نیز همین موضوع است. من مشاهده کردهام افرادی دور یک میز جمع میشوند و مثلا میگویند بر اساس عملکرد سه ساله سوارکاران آنها را برای حضور در تیم ملی انتخاب میکنیم ، اما سپس بعضی از افراد میبینند که سوارکار مورد نظرشان در این صورت در تیم ملی قرار نمی گیرد، این روش را تغییر میدهند و بر اساس عملکرد پنج ساله یا مثلا دو ساله افراد را انتخاب میکنند. من می گویم یک بار برای همیشه اعلام کنید که نفرات تیم ملی بر اساس عملکرد پنج ساله یا سه ساله یا ... انتخاب میشوند و این روند را همواره پیاده کنید، نه این که بر اساس منافع شخصی خودتان برنامهریزی کنید و رابطه و منافع شخصی را بر ضابطه ترجیح دهید. مهمترین مشکل حال حاضر سوارکاری این است که در فدراسیون ضابطهای نداریم.
* شائبه دوپینگ برخی از اسبها در مسابقات کشوری که در نوروز آباد برگزار شد برای چه بوجود آمد؟
در ظاهر در این مسابقات قرنطینه گذاشته بودند، اما این چه قرنطینهای بود. متاسفانه خیلی از اسبها در مسابقات قهرمانی کشور دوپینگی بودند. نباید در این قرنطینه از افرادی که در این مسابقات ذینفع بودند استفاده میشد. من مقررات قاطعانهای در این قرنطینه ندیدم که همین امر موجب شد بسیاری از اسبها دوپینگی از کار در بیایند. این گونه مشکلات است که ما را عذاب میدهد و گوش کسی هم بدهکار حرفهای ما نیست. همین مشکلات و تبعیض ها باعث میشود به پسر خودم که به اعتقاد خیلیها از بهترین آینده سازان سوارکاری این مملکت است فشار بیاورم که از رشته سوارکاری بیرون بیاید و به ادامه درس خود بپردازد! متاسفانه مانند او افراد زیادی هستند که علیرغم سرمایهگذاری زیادی که بر روی آنها شده است مجبور شدند در دوران جوانی از سوارکاری خداحافظی کنند.
* روند استعدادیابی و پرورش سوارکاری از دوران کودکی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
- با وجود تعداد زیاد باشگاه سوارکاری، تنها تعداد بسیار کمی در حدود 20 نفر در مسابقات کشوری نوجوانان و جوانان شرکت میکنند در صورتی که به اعتقاد من با این پتانسیل باید چیزی در حدود دویست یا سیصد نفر در این مسابقات شرکت کنند. مهمترین مشکل در این مورد این است که سوارکاران ما از دوران کودکی سوارکاری را فرا نمی گیرند و مثلا در 30 سالگی افرادی به خاطر داشتن پول و امکانات به سوارکاری روی میآورند که این نمیتواند آینده سوارکاری ایران را تضمین کند. تنها تعداد بسیار کمی در باشگاههای سوارکاری به آموزش نونهالان میپردازند و این در حالی است که در کشورهایی مانند هلند و آلمان سرمایهگذاری بسیاری بر روی کودکان برای فرا گرفتن آموزشهای سوارکاری میکنند.
* با وجود این همه مشکلی که در راه پیشرفت سوارکاری در ایران وجود دارد اولویت رییس آینده این فدراسیون که به زودی انتخاب خواهد شد چه باید باشد؟
- من از رییس آینده فدراسیون این خواهش را دارم که یک فرد کار کشته خارجی را استخدام کند که هیچ آشنایی با هیچ یک از اهالی جامعه سوارکاری ما نداشته باشد تا او رابطه را به ضابطه ترجیح ندهد و قاطعانه اعلام کند که برای دادن مدرک مربیگری در سطوح مختلف باید چه کارهایی انجام دهیم و چه تستهایی بگیریم یا این که اصول قرنطینه در جریان مسابقات کشوری چگونه باید باشد. رییس فدراسیون باید بداند بسیاری از افرادی که به فدراسیون رخنه کردهاند به دنبال منافع شخصی هستند نه به دنبال منافع جامعه سوارکاری. آنها افرادی هستند که صداقت ندارند و خط دهی نامناسبی به روسا میکنند. معتقدم در فدراسیون هر کسی باید در جایگاه مناسب خود قرار بگیرد.
* اما قدیمیترین و مهمترین معضل پیش روی سوارکاری ایران موضوع احداث قرنطینه بینالمللی در ایران است که باعث شده سوارکاران ایرانی نتوانند با اسبهای خود در رقابتهای برون مرزی شرکت کنند و یا این که نتوانیم میزبان رقابتهای بینالمللی باشیم، به نظر شما چرا این مشکل تاکنون حل نشده است و ایراد کار کجاست؟
اگر معضل قرنطینه حل شود سوارکاران ما میتوانند با اسبهای خود در رقابتهای برون مرزی شرکت کنند که نقش مهمی در پیشرفت سوارکاری ایران و کسب تجربه سوارکاران ما خواهد داشت. شرکت سوارکاران ایرانی با اسبهای خود در رقابتها میتواند شانس موفقیت آنها را بیش از پیش کند و این که ما بخواهیم یک اسب از یک کشور و با هزینه زیاد اجاره کنیم و با آن در رقابتهای بینالمللی شرکت کنیم دردی را درمان نمیکند و چاره کار نیست.
مطمئنا حل این مشکل پیگیری زیادی میخواهد و پیشنهاد من این است که کمیتهای برای حل مشکل قرنطینه در فدراسیون تشکیل شود تا هر روز به صورت محکم و دنبالهدار در سازمان دامپزشکی به دنبال حل مشکل باشند نه این که هر چند وقت یک بار یک نفر را به دامپزشکی بفرستند تا موضوع را پیگیری کند. برگزاری جلسه هر شش ماه یک بار نمیتواند فایدهای داشته باشد. حل این مشکل دلسوزی میخواهد. همچنین تشکیل یک کمیته حقوقی نیز میتواند بسیار مثمرثمر باشد. البته مسئولان دامپزشکی هم باید در حل معضل قرنطینه جدیت به خرج بدهند.